مجموعه داستان خارجی

کبوترهای طلایی

ماسه‌ها زیر پاهایم پچ‌‌پچ می‌کنند، می‌لغزند، می‌گریزند... چه خوشبخت است این کویر. می‌داند هیچ‌گاه هیچ‌گاه دانه‌ای یا گلی یا ریشه‌ای را در آغوش نخواهد گرفت. می‌چرخم. می‌چرخم. پچ‌پچ ماسه‌ها واضح‌تر شده. می‌شنوم نجواهای‌شان را. می‌شنوم که خدا همین نزدیکی است.

چشمه
9789643627171
۱۳۸۹
۱۰۸ صفحه
۲۷۶ مشاهده
۰ نقل قول