رمان ایرانی

من نوعروس‌ام زیر درخت سرو

خطی دور تا دور شهرها و کشورها و قاره‌ها کشیده شده، و مرزهای خشک و تابو شده‌ای را نشان می‌دهد. خطی که آمده تا دور آدم‌ها هم پیچیده. من یک پاک‌کن کوچک دارم. می‌شود با آن مرزها را پاک کرد. من یک مداد چند رنگ دارم. می‌شود به جای کشیدن خط سیاه رنگ داد به مرزهای بسته و بی‌در. حتی اگر مدادی کم‌رنگ و نوک‌شکسته باشد بهتر است تا مرزی میان من و تو و او باقی بماند و کسی از راز زندگی ما باخبر نشود.من رازهای مگو بسیار دارم که همیشه مادرم سفارش می‌کرد آن‌ها را با کلمات خاموش بگویم. حالا دارم خاموش حرف می‌زنم.

افراز
9789642435487
۱۳۹۰
۱۷۰ صفحه
۲۴۹ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های میترا بیات
میوه ممنوع روایت دوم
میوه ممنوع روایت دوم چون گندم از خوشه باز کردم جای خوشه سرخ شد و سه قطره آب خون‌آلود بارید بر بهشت. جلوی پایم زیر درخت سرو بود، یا سدر بود، یا درخت هشیاری بود که صدا آمد: «ای حوا تو به کراهت آبستن شوی و به هنگام وضع در خطر مرگ خواهی شد. تو را و دختران تو را تا روز قیامت خون‌آلود ...
مشاهده تمام رمان های میترا بیات
مجموعه‌ها