خیلی وقته که هردومون دیگه از چیزی نمیترسیم؛ اگه اراده کنیم نمیمیریم. این رو حس کردی؟ نسل ما کوشش میکنه که یه روز از حنجرهی ناسورش رد شه؛ حتی اگه صداش مثل قل خوردن سنگریزه باشه.
خانه تلخ
هما: (وحشتزده به همه نگاه میکند) چه کسی من رو به این سالهای عذابدهنده آورد؟
کیخسرو: اون ساعت!
فرنگیس: نالههای من!
(سرهنگ سایه به همه پشت کرده و رو به دیوار ایستاده است)
هما: (اشاره به سرهنگ سایه)
چرا او به همه ما پشت کرده؟
همایون: اون نمیخواد به گذشته برگرده.
فرنگیس: حالا هم شرمزده ست.
کیخسرو: شرمزده ست، چون کار دیگری از دستش ساخته نیست.
سرهنگ سایه به ...
غریبه در بخار نمک
غریبه در بخار نمک برنده لوح تقدیر از نخستین دوره (جایزه ادبی یلدا) (1380) و بهترین مجموعه داستان در سومین دوره (جشن فرهنگ فارس) شد.
امانوئول با سیانور خودکشی میکند، وکیل حسن رئیس بالای سر او میرود. امانوئول در خاطرات دستنویس خود شخصیت واقعی حسن را افشا کرده است و وکیل حسن نمیتواند از مرده انتقام بگیرد، با حقیقت تلخ و ...
صداهای نزدیک و در عین حال بسیار دور از صفدر و صفورا دوچرخه و سینما
صفورا زانو در بغل گرفته و گریه میکند. کم کم بیماری صرع در او شروع میشود. و روی زمین دراز میکشد و دست و پا میزند. صفدر ترسیده و میدود و کاردی را از توی چمدان بیرون میکشد و دور صفورا دایرهای رسم میکند. صفدر نظارهگر اوست تا زمانی که صفورا آرام میگیرد و مینشیند.
صفورا انگار صدایی میشنود. ذوق زده ...
این یارو آنتیگونه
کافی شاپ بودابار در تقاطع خیابان مدیسون. در این کافی شاپ سه پرتره نقاشی مدرن از دو زن و یک مرد دیده میشود. تابلوها رو به تماشاگران آویخته است و پشت هر تابلو سه نفر (آنتیگونه، ایسمنه و پولی نیکوس) ایستادهاند که ما از زانو به پایین آنها را میبینیم؛ انگار ادامه زنده آن سه پرترهاند. میزهای کافی شاپ در ...
کسی ما را به شام دعوت نمیکند
مجموعه داستان کسی ما را به شام دعوت نمیکند، با ابداع مشبکهایی تاریک ـ روشن و مجموعهای از تداخلها و نشانهها، مخاطب را به سوی طنزی گزنده پیش میبرد. این مجموعه از طریق وهمی ناشناخته، همسو با شکلی از دگردیسی، فضایی گروتسک را رقم میزند.