شعر

دست‌هایت کولی‌ها را آوراه می‌کنند (مجموعه شعر)

صدای شکستن قلب‌هایم آن‌قدر بلند بود. که گنجشک‌ها را فراری داد. درخت‌ها خشک‌شان زد. من یک حسادت بزرگ به گنجشک‌ها هستم... مادر نگفته بود. بزرگ شدن کار خوبی نیست. غصه‌ها هم با من قد کشیدند...

چشمه
9786002294579
۱۳۹۵
۱۰۰ صفحه
۱۰۵ مشاهده
۰ نقل قول