فیلم‌نامه

روبان سفید

هانکه فیلم‌سازی است که به درون روح افراد رسوخ می‌کند و آن‌ها را به صورت عریان شده به مخاطبین خود نشان می‌دهد. انسان‌های از هم گسیخته، ناامید، که قربانی نوعی از بی‌رحمی و عداوت شده‌اند، اما همه این افراد ستم‌دیده، قربانی چه چیزی هستند؟ خشونت. اگر مولفه خشونت را یک عنصر تکرار شونده در آثار هانکه قلمداد کنیم، این خشونت به کمک ابزار و مولفه‌هایی خود را به رخ مخاطبین می‌کشاند. این ابزار چیست و کجاست؟ در روبان سفید همه عناصری که به نوعی در فیلم‌های گذشته‌ی او غایب بودند دور هم جمع شده‌اند تا روبان سفید به عنوان خاص‌ترین فیلم هانکه جلوه کند، اما علت خاص بودن این فیلم فقط در کنار هم قرار گرفتن این عناصر غایب در فیلم‌های گذشته او است. شاید علت خاص بودن و مهم بودن این فیلم در این باشدکه هانکه این‌بار به دنبال پاسخ پرسشی است که در فیلم‌های گذشته خود فقط آن را طرح کرده بود ولی جوابی برای آن نداشت. یعنی منشا خشونت. روبان سفید، جستو جویی است در روح و روان جامعه‌ای استعاری منشا این خشونت در کجای ذهن و روح یک فرد یا یک جامعه ریشه دارد؟ برای پیدا کردن ریشه‌های خشونت و علت پذیرفتن آن توسط انسان‌ها.

بصیرت
9786005492828
۱۳۹۴
۱۲۰ صفحه
۱۴۵ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
زرنگ‌ترین پیرزن دنیا و 79 داستان کوتاه دیگر از ملل مختلف جهان
زرنگ‌ترین پیرزن دنیا و 79 داستان کوتاه دیگر از ملل مختلف جهان با این سخن، مدیر عامل بیشتر وسوسه شد و از آنجا که خیالش از خودش آسوده بود از منشی خود خواست تا برای فردا ساعت ده صبح برنامه‌ای برایش نگذارد. روز بعد پیرزن درست سر ساعت به همراه مردی که در ظاهر وکیلش بود در محل دفتر مدیر عامل حضور یافت. پیرزن بسیار محترمانه از مدیر عامل خواست که در صورت امکان ...
پسری در سطل آشغال مک دونالد (10 داستان از 9 نویسنده خارجی)
پسری در سطل آشغال مک دونالد (10 داستان از 9 نویسنده خارجی) این کتاب شامل 10 داستان از 9 نویسنده خارجی شامل، آناماریا ماتوته جی پی دانلیوی، الکسی هیلی، آنتوان چخوف، دی لارنس، گونتر وایزن بودن، ویل جنکینز، ریچارد رایت، رابرت کارتر می‌باشد.
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
ریموند دیگر با ما نیست کارور مرده (مجموعه 10 داستان از نویسندگان جهان)
ریموند دیگر با ما نیست کارور مرده (مجموعه 10 داستان از نویسندگان جهان) اول مرد بیرون آمد و چند دقیقه بعد، زن. بسته کوچکی اسکناس در دست داشت و می‌شمرد. عینک تیره بزرگی صورتش را پوشانده بود. یک بار دیگر هم آن‌ها را دید، همان شب دست در دست زیر یک چتر قدم می‌زدند و به ویترین مغازه‌ای که پر از تلویزیون بود خیره شدند. تلویزیون وسطی توجهشان را جلب کرده بود و ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها