۷ رمان
داوود امیریان،نویسنده معاصر. وی تاکنون بیش از 26 عنوان کتاب منتشر کرده و جوایز متعددی کسب نموده است. وی در حال حاضر در چند حوزه خاطره نویسى، ادبیات کودک و نوجوان، رمان ، طنز ، زندگینامه داستانى شهدا و فیلمنامه نویسى قلم مى زند. وی به سال ۱۳۴۹ در کرمان متولد شد. امیریان از سال ۶۹ نویسندگی اش را با نوشتن خاطراتش از جبهه آغاز کرد . از جمله فیلم هایى که نوشته و به مرحله تولید رسیده و به ...
گردان قاطرچیها
میگن توی جهنم مار غاشیه چنان بلایی سراهالی نامحترم اون جا میآره که ملت از دستش به عقبهای جرار پناه میبرند. ما هم داریم از دست سیاوش تبریزی به این سرنوشت شوم دچار میشیم! یک ذره بچهاس! اما کل گردان از دستش بیچاره و عاجز شدن. فوق فوقاش 14 سالشه. گیرم خودش ادعا میکنه هفده سالشه، هم من و هم ...
کودکستان آقا مرسل
رزمندگان گردان بلال در دستهها و گروهانهای مختلف با نظم و ترتیب میدویدند. دستها روی سینه و گامها به اندازه برداشته میشد. خورشید کمکم از پس کوههای مشرق در حال طلوع بود و نور درخشان و طلاییاش مثل نیزههای درخشان در آسمان رها میشد. پرندگان سحرخیز پرصدا در آسمان قیقاج میرفتند. بوی خوش گل و سبزه در تپههای سرسبز و ...
کودکستان آقا مرسل
رزمندگان گردان بلال در دستهها و گروهانهای مختلف با نظم و ترتیب میدویدند. دستها روی سینه و گامها به اندازه برداشته میشد. خورشید کمکم از پس کوههای مشرق در حال طلوع بود و نور درخشان و طلاییاش مثل نیزههای درخشان در آسمان رها میشد. پرندگان سحرخیز پرصدا در آسمان قیقاج میرفتند. بوی خوش گل و سبزه در تپههای سرسبز و ...
خداحافظ کرخه
ـ برادر! برادر! بلند شو، نمازت قضا میشهآ!
از خواب پریدم. امدادگری بالای سرم مرا صدا میکرد. پرسیدم:‹‹ اینجا کجاست؟››
ـ اینجا سنگر بهداریه. دیشب که خوابت برد، دیدم خستهای بیدارت نکردم. اما حالا نمازت داره قضا میشه.