مجموعهای از سیزده معمای حل نشده به دست کاراگاهان جنایی پلیس که خانم مارپل با هوش و ذکاوتی سرشار این معماها را حل میکند. کلوپ سهشنبه شبها، محراب آستارته، شمشهای طلا، پیادهرو خونین، ندیمه، گیاه مرگ و... از این مجموعه هستند.
۱۱۳ رمان
بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستانهای جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستانهای عاشقانه و رومانتیک نیز نوشتهاست، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستانهای آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را بهعنوان یکی از مهمترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و ...
مردی با لباس قهوهای
خانم آگاتا کریستی بدون شک پرآوازهترین نویسنده داستانهای پلیسی جنایی در سراسر جهان است. قهرمان بسیاری از داستانهای او یک کاراگاه باهوش کوتاه قد و بذلهگوی بلژیکی به نام هرکول پوارو است که نظیر خالق خود، در بین ادبیات پلیسی، شهرت و محبوبیت فراوانی دارد.
در هتل برترام
نه تعجب نکردم. اصلا تعجب نداشت. تو این هتل اتفاقات عجیبی میافتاد که با هم جور در نمیآمد. همه چیز خوب و عالی بود. خوب و عالی که نمی توانست حقیقت داشته باشد. امیدوارم منظورم را بفهمید. به قول اهالی تئاتر، نمایش خیلی خوبی بود. ولی نمایش بود. واقعیت نداشت.
آقای کوئین در رویستون (ماجراهای آقای کوئین)
نفس در سینه او حبس شد. جام بلورین! کاروسو وقتی که آواز می خواند جام خرد میشد. یوشبیم در استودیوی رادیو قرار بود بخواند و در اتاقی به فاصله یک کیلومتری، نه جام، بلکه قدح بلورین سبزی قرار بود بشکند. یک جام با حبابهای بزرگ با صدای او قرار است بیفتد و حبابهای آن بشکند؛ حبابهایی که شاید داخل آن ...
شاهدی برای دادگاه
اولین بار از زبان ویلیام رایان خبرنگار آمریکایی بود که ماجرا را شنیدم قبل از برگشتنش به نیویورک داشتم در لندن شام را با او میخوردم که اتفاقی گفتم فردا صبح میخواهم به فولبریج بروم.
کمربند هیپولیتا (ماجراهای هرکول پوآرو)
در تابلوی هیپولیتا دست زدن اسطورهای بر روی کمربند جادوییاش بود... و هرکول اساطیر نیز پوست شیری را روی شانهاش انداخته بود... یک اثر هنری فاخر...