میراث تاجماه
این کتاب یک رمان است. زنی فوت میکند اما پزشک اجازه دفن او را صادر نمیکند و ادعا میکند که او را کشتهاند. میراث تاجماه حکایتی واحد است که هر گوشة آن از زبان یکی از شخصیتهای داستان، از زاویة دید او و از بعدی که در ماجرا دخالت داشته است، روایت میشود و مجموع گفتههایشان پرده از روی حقیقت ...
توران و تندیس و تن
15 روز در پاریس
رامین ساکت ماند. سکوتش از جنس رضایت بود. رضایتی که در سراسر زندگی کمتر مزه آن را در ذائقه خویش حس کرده بود. اما اگر از جنس رضایت هم نبود، زن آن را تعبیر به رضایت میکرد و تغییری در رفتارش حاصل نمیشد.
لغزش ساقی
او با گفتن هر یک از این جملات کوتاه و بلند یک دور بر گرد خویش میچرخید و بقیه هم، مانند جنزدگانی افسون شده بیاراده در فضای فراخ سالن پذیرایی همچون رقص اشباح جابهجا میشدند...