اگر از من بپرسی چه خبر چی بهت بگویم؟ خبر سلامتی؟ یک عمر، یک احساس، فقط یک احساس را که هیچجوری نتوانستم منکرش شوم، با خودم کشاندم که تو از من بپرسی چه خبر؟ اصلا چه حرفی برای گفتن داشتیم اگر برای تو یک خاطره هم به چشم نمیآمدم؟ اصلا مگر بیکاری که مرا این همه مدت توی ذهنت بپرورانی؟ یعنی من بیکار بودم؟ با یک دنیا حرف و گله و به خاطر تو جواب بدهم که چه خبر؟ با خودت نمیگویی این همه حرف و گله و عشق برای کسی که تا حالا ندیدماش؟... خب حس هم دیدنی نیست کسی منکرش میشود؟ منکرش میشد؟...