بعضی وقت‌ها فکر می‌کردم سکوتش نه یک حالت که یک مکان بود و او مثل یک زندانی با پای خودش به سلول انفرادی سکوتش می‌رفت و در را پشت سرش می‌بست. نمی‌شد آن تو رفت.
۲ نفر این نقل‌قول را دوست داشتند
zahralabbafan
‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۲
كتابخانه گوگولي
‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، چهار شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۱۷