"اگر بروی جنگ چه کارهایی می‌توانی بکنی؟"
"می‌توانم خط راه‌آهن یا پل بسازم، مثل یک برده کار کنم."
"اما وقتی کار ارتش با آن‌ها تمام شد، باید دوباره خرابشان کنی. این که بیشتر شبیه یک بازی است."
"اگر اسم جنگ را بگذاری بازی."
"جنگ چیست؟"
"جدی‌ترین کار است، یعنی جنگیدن."
"چرا جنگ از هر چیز دیگری جدی‌تر است؟"
"چون یا می‌کشی یا کشته می‌شوی و تصور می‌کنم این کشتن به‌قدر کافی جدی هست."
"اما وقتی بمیری دیگر اهمیتی نداری."