دانیل گفت: "چرند نگو این قدر. مگر خودت ندیدی که چه قدر زنده و سرحال بود. مطمئنم الان دیگر به کلی یادش رفته که به قلاب نوک زده. ماهی‌ها خاطره ندارند که."
با خودم فکر کردم: … و صدا هم ندارند. حتی فریاد هم نمی‌توانند بزنند.