پدر گفت: دارم اینجا می‌پوسم. باید از این خراب شده بروم.
گفتم: کجا می‌خواهی بروی؟
گفت: نمی‌دانم ، هر کجا غیر از اینجا ، "یک جای دیگر".
گفتم: برای تویی که نمی‌توانی فراموشش کنی هیچ جا "یک جای دیگر" نمیشود.
۱ نفر این نقل‌قول را دوست داشت
Ali
‫۱۶ روز قبل، جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۲۲