فیروزه جزایری دوما

ﭼﯿﻨﯽ ﻫﺎی ﻟﯿﻤﻮژ در ﻧﺒﻮدﺷﺎن ﻟﺬت ﺑﯿﺸﺘﺮی ﺑﻪ ارﻣﻐﺎن آورده ﺑﻮدﻧﺪ ﺗﺎ وﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﻮی ﮔﻨﺠﻪ ﺑﻮدﻧﺪ. اﻟﺒﺘﻪ دﯾﮕﺮ ﯾﮏ ﺳﺮوﯾﺲ ﭼﯿﻨﯽ ﻧﺪارﯾﻢ ﺗﺎ ﺑﺮای ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯾﻤﺎن ﺑﻪ ارث ﺑﮕﺬارﯾﻢ. اﻣﺎ اﺷﮑﺎل ﻧﺪارد. ﻣﻦ و ﻓﺮاﻧﺴﻮا ﺗﺼﻤﯿﻢ دارﯾﻢ ﺑﻪ ﻓﺮزﻧﺪاﻧﻤﺎن ﭼﯿﺰ ﺑﺎ ارزش ﺗﺮی ﺑﺪﻫﯿﻢ. اﯾﻦ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺳﺎده ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ راه ﺑﺮای ﮔﺬر از ﻣﺴﯿﺮ زﻧﺪﮔﯽ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ اﻧﺴﺎن «اﻫﺪاﮐﻨﻨﺪه ی ﻋﻤﺪه» ی #ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ آن ﻫﺎ ﺧﻮاﻫﯿﻢ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﮐﺴﯽ ﺑﺎ داﺷﺘﻦ ﮐﻠﯽ اﺷﯿﺎء زﯾﺒﺎ و ﻗﯿﻤﺘﯽ ﻫﻨﻮز ﺑﯽ ﻧﻮا ﺑﺎﺷﺪ. و ﮔﺎﻫﯽ داﺷﺘﻦ دﺳﺘﻮر ﭘﺨﺖ ﮐﯿﮏ ﺷﮑﻼﺗﯽ ﮐﺎﻓﯽ اﺳﺖ ﺗﺎ اﻧﺴﺎن ﺑﺴﯿﺎر ﺧﻮﺷﺤﺎل ﺗﺮ ﺷﻮد. عطر سنبل عطر کاج فیروزه جزایری دوما
ﺧﯿﻠﯽ از آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﻫﺎ دﯾﮕﺮ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮدﻧﺪ ﻫﺮ اﯾﺮاﻧﯽ، اﮔﺮﭼﻪ ﻇﺎﻫﺮش آرام ﻧﺸﺎن ﺑﺪﻫﺪ، ﻫﺮﻟﺤﻈﻪ ﻣﻤﮑﻦ
اﺳﺖ ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﺷﻮد و اﻓﺮادی را ﺑﻪ اﺳﺎرت ﺑﮕﯿﺮد. ﻣﺮدم ﻫﻤﯿﺸﻪ از ﻣﺎ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﻋﻘﯿﺪه ﻣﺎن درﺑﺎره ی ﮔﺮوﮔﺎن ﮔﯿﺮی ﭼﯿﺴﺖ، و ﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﯿﻢ «وﺣﺸﺘﻨﺎک اﺳﺖ» اﯾﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﻏﺎﻟﺒﺎ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ رو ﺑﻪ رو ﻣﯽ ﺷﺪ. اﯾﻦ ﻗﺪر از ﻣﺎ درﺑﺎره ی ﮔﺮوﮔﺎن ﻫﺎ ﺳﻮال ﻣﯽ ﮐﺮدﻧﺪ ﮐﻪ ﮐﻢ ﮐﻢ داﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﻣﺮدم ﮔﻮﺷﺰد ﻣﯽ ﮐﺮدم آن ﻫﺎ ﺗﻮی ﭘﺎرﮐﯿﻨﮓ ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ. ﻣﺎدر ﻣﺸﮑﻞ را اﯾﻦ ﻃﻮر ﺣﻞ ﮐﺮده ﺑﻮد ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ اﻫﻞ روﺳﯿﻪ ﯾﺎ ﺗﺮﮐﯿﻪ اﺳﺖ. ﺑﻌﻀﯽ وﻗﺖ ﻫﺎ ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻢ: «دﻗﺖ ﮐﺮده اﯾﺪ اﯾﻦ ﭼﻨﺪﺳﺎﻟﻪ ﺗﻤﺎم ﻗﺎﺗﻼن زﻧﺠﯿﺮه ای آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﺑﻮده اﻧﺪ؟ وﻟﯽ ﻣﻦ اﯾﻦ را ﺑﺮ ﺿﺪ ﺷﻤﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ».
عطر سنبل عطر کاج فیروزه جزایری دوما
در ﻫﺮ ﺧﺎﻧﻮاده ای ﯾﮏ آدم ﻣﺎﺟﺮاﺟﻮ ﭘﯿﺪا ﻣﯽ ﺷﻮد. در ﺧﺎﻧﻮاده ی ﭘﺪراﯾﻦ اﻓﺘﺨﺎر ﺑﻪ ﻋﻤﻮ ﻧﻌﻤﺖ اﷲ ﻣﯽ رﺳﺪ. ﺷﺎﻫﮑﺎرش ﻫﻢ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮش را ﺧﻮدش اﻧﺘﺨﺎب ﮐﺮده، آن ﻫﻢ ﺳﻪ ﺑﺎر.
ازدواج در ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺎ ﮐﺎری ﺑﻪ ﻋﺸﻖ و ﻋﺎﺷﻘﯽ ﻧﺪارد. ﺑﯿﺸﺘﺮ اﻧﺘﺨﺎﺑﯽ ﻣﺼﻠﺤﺘﯽ ﺳﺖ. اﮔﺮ آﻗﺎ و ﺧﺎﻧﻢ اﺣﻤﺪی از آﻗﺎ و ﺧﺎﻧﻢ ﻧﺠﺎﺗﯽ ﺧﻮش ﺷﺎن ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﻓﺮزﻧﺪاﻧﺸﺎن ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻫﻢ ازدواج ﮐﻨﻨﺪ. از ﻃﺮف دﯾﮕﺮ اﮔﺮ ﭘﺪر ﻣﺎدرﻫﺎ از ﻫﻢ ﺧﻮش ﺷﺎن ﻧﯿﺎﯾﺪ وﻟﯽ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺷﺎن ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ را دوﺳﺖ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺧﺐ، ﻫﻤﯿﻦ وﻗﺖ ﻫﺎ اﺳﺖ ﮐﻪ اﺷﻌﺎر ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺳﺮوده ﻣﯽ ﺷﻮد. اﮔﺮﭼﻪ اﯾﻦ ﭘﯿﻮﻧﺪﻫﺎی ﻣﺼﻠﺤﺘﯽ از دﯾﺪ دﻧﯿﺎی ﻏﺮب ﻋﺠﯿﺐ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ رﺳﺪ، ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ آﻧﻬﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﮐﻢ ﺗﺮ از ازدواج ﻫﺎﯾﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺑﺮﺧﻮرد دو ﻧﮕﺎه ﺗﻮی ﮐﻼب ﭘﺎﯾﻪ رﯾﺰی ﻣﯽ ﺷﻮد.
عطر سنبل عطر کاج فیروزه جزایری دوما
پدر و مادر حالا سی سال است که در آمریکا زندگی می‌کنند، و انگلیسی شان تا دی پیشرفت کرده، اما نه آن قدر‌ها که می‌شد امیدوار بود. تمام تقصیر هم به گردن آن‌ها نیست، واقعیت این ست که انگلیسی زبان گیج کننده ای است. وقتی پدر از دخترِ دوستش تعریف کرد و او را homley نامید، منظورش این بود که کدبانوی خوبی می‌شود. وقتی از رانندگان horny گلایه می‌کرد، می‌خواست بگوید زیاد بوق می‌زنند. و برای پدر و مادر هنوز قابل درک نیست چرا نوجوان‌ها می‌خواهند Cool باشند برای آنکه Hot محسوب شوند. عطر سنبل عطر کاج فیروزه جزایری دوما
من عاشق ماجراهای فرانسوا بودم، و خودم هیچ وقت مجبور نبودم خاطره ی عجیبی تعریف کنم؛ به نظر او، ایرانی بودن و داشتن اسمی مثل فیروزه به تمام ماجراهای خودش می‌چربید. در این زمینه چندان با او موافق نبودم، اما من کی بودم که بخواهم حباب‌های خیال مردی را بترکانم که توانسته بودم بدون زحمت تحت تاثیر قرارش بدهم؛ مردی که شیفته ی جزئیات پیش پاافتاده ی زندگی ام شده بود؟ یک خاطره ی بی اهمیت از خاویار فروش‌های کنار دریای خزر یا نسترن‌های باغ عمه صدیقه رو می‌کردم، و مرد فرانسوی دلش غش می‌رفت. با گفتن هجوم قورباغه‌ها در اهواز، از من تقاضای ازدواج کرد. عطر سنبل عطر کاج فیروزه جزایری دوما
زبان فارسی نسبت به انگلیسی کلمات دقیق‌تر و بیشتری برای نسبت‌های فامیلی دارد برادران پدر «عمو» هستند. برادر مادر «دایی» است. شوهر‌های خاله و عمه «شوهرخاله» و «شوهرعمه» هستند. توی انگلیسی تمام این مردها Uncle نامیده می‌شوند. بچه هایشان فقط با یک کلمه در انگلیسی نامیده می‌شوند، Cousin. در حالی که توی فارسی هشت کلمه داریم که نسبت فامیلی را دقیق نشان می‌دهد. عطر سنبل عطر کاج فیروزه جزایری دوما
آمریکا کشور محشری است اما هیچ آدم بدون نقاب و شنلی توی اسمش حرف «Z» ندارد. آیا آمریکایی‌ها می‌دانند چه محدوده وسیعی از صداهای داخل حلقی را ندارند؟ خب، لابد زبان شناس‌ها دلیلش را می‌دانند، اما حتم دارم فرهنگ آمریکا غنی‌تر می‌شود اگر کمی زبانشان را بچرخانند و یاد بگیرند «خ» -صدایی که در فرهنگ این کشور به صاف کردن سینه مربوط می‌شود- یا «ق» - صدایی که معمولاً هنرپیشه آخرِ صحنه ی خفه شدن در می‌آورند- را تلفظ کنند. مثل اضافه کردن چند ادویه ی جدید است به قفسه ی آشپزخانه. آهای دارچین و جوز هندی، برای هِل و سماق هم جا باز کنید. عطر سنبل عطر کاج فیروزه جزایری دوما
بیشترین مشکل را با تلفظ «w» و «th» داشت. . و انگار که خدا با ما شوخی زبان شاسی داشته باشد، توی شهر whittier زندگی می‌کردیم، توی مرکز خرید Whitwood خرید می‌کردیم، من می‌رفتم مدرسه ی Leffingwell، و همسایه مان کسی نبود جز Walter Williams. عطر سنبل عطر کاج فیروزه جزایری دوما
کتاب هایی بسیار عالی وجود دارند. تنها کار لازم این است که یکی را امتحان کنید. اگر خوشتان نیامد، یکی دیگر را امتحان کنید. آن قدر ادامه بدهید تا بالاخره کتابی را پیدا کنید که زیاد از آن لذت ببرید و شما را به این فکر وا می‌دارد که «آنقدر هم بد نیست که آنفلوانزا بگیرم و بستری شوم تا بتوانم در رختخواب کتاب بخوانم» سپس وقتی کتاب معرکه تان به پایان رسید، غصه می‌خوری که چرا تمام شد. خنده لهجه نداره فیروزه جزایری دوما
همیشه جا برای موفقیت فردی باز است. بیشتر مردم زندگی خود را با غبطه خوردن و دلخوری بابت موفقیت دیگران سپری می‌کنند. آنها خیال می‌کنند که زندگی پیتزا پپرونی است و هر دفعه که کسی موفق شود، بُرش کمتری در دسترس خواهد بود. آنچه آنها نمی‌دانند این است که این پیتزا هم جزیی از بوفه ی هر - قدر - می‌توانید - بخورید است. پیتزاهای بیشتری از راه می‌رسد! در واقع پیتزا هرگز تمام نمی‌شود. وقت و انرژی خودتان را به فکر کردن درباره ی فردی دیگر و اینکه چرا زودتر از شما برشی پیتزا گیرش آمد، هدر ندهید مال شما هم توی فِر است. خنده لهجه نداره فیروزه جزایری دوما