بریده‌هایی از رمان قصر پرندگان غمگین

نوشته بختیار علی

توی این دنیا هیچ دو انسانی واقعا به هم نزدیک نیستن… انسان تنها در حالت خود فریبی، به انسان نزدیکه… ما طوری آفریده شدیم که نتونیم با هیچ چیزی احساس نزدیکی بکنیم… باید خوشحال باشیم اگه بتونیم یه کم به خودمون یا اشیای دیگه نزدیک بشیم و احساس نزدیکی بکنیم. قصر پرندگان غمگین بختیار علی
وقتی وارد اتاق شد، قبل از همه تابلویی توجهش را جلب کرد… تابلوی چند پرنده‌ی تنها که روی قفسی خالی نشسته و به افقی دور خیره شده‌اند… برای نخستین بار احساس کرد که پرنده‌ها به این می‌اندیشند که آیا پرواز کنند یا به قفس برگردند قصر پرندگان غمگین بختیار علی