تمام روز احساس جنون می‌کنم. بین عشق و خشم در نوسان‌ام. حداقل ساعتی یک بار به صورت بچه‌ها زل می‌زنم و فکر می‌کنم شاید از شدت عشقم به آن‌ها زنده نمانم. لحظهٔ بعد خشمناکم. احساس می‌کنم آتشفشانی خاموش‌ام، از بیرون ثابت و ساکن اما هر لحظه آمادهٔ انفجار.