می‌دانم که خندهٔ ما مقدس است، چون نشان می‌دهد که دو نفر دقیقاً این‌جایند، با هم، روی سطح آب. آمده‌اند تا نفس بکشند، هیچ‌کدام به درون خودشان فرار نمی‌کنند. هر دو همین‌جا هستند تا به هم برسند. همین‌طور که می‌خندیم، با خودم فکر می‌کنم این فضایی که الان در آن هستیم، عشق است؟ می‌شود فقط زمانی توی این فضای عاشقی باشی که یک انسان کاملی؟ ما چطور به این‌جا آمده‌ایم؟ این‌جا برایم امن است؟