خانهها با انصاف بودند ؛ به تو چیزی را میدادند که لایقش هستی. چیزی که متاسفانه در باره ادمها نمیتوان گفت. مردی به نام اوه فردریک بکمن
ftm_fr
۳ نقل قول
از ۱ رمان و ۱ نویسنده
قرار نبود زندگی اش به اینجا برسد. ادم کار میکند ؛ پول خانه اش را میدهد ؛ مالیات پرداخت میکند ؛ کارهایش را خوب انجام میدهد و ازدواج میکند. مگر قرار نبود در خوشی و سختی کنار هم باشند تا روزی که مرگ جدایشان کند ؟ اوه به یاد میاورد که دقیقا همینطور بوده ولی هیچ وقت دلش نمیخواست زنش زودتر از خودش بمیرد. حتی روزی که خبر مرگش را دادند خیال میکرد خودش مرده است. مگر غیر از این بوده ؟ مردی به نام اوه فردریک بکمن
فقط میداند که بچه شادی بود و کم کم که بزرگ شد شادی اش هم کمتر شد و دلیل آن را خودش هم نمیدانست. مردی به نام اوه فردریک بکمن