بریده‌هایی از رمان دل سگ

نوشته میخاییل بولگاکف

-چطور توانستید سگی را که اینقدر عصبانی و قابل تحرک است وادارید دنبالتان بیاید «فیلیپ فیلیپوویچ» ؟
+با مهربانی؛تنها روش ممکن هنگام برخورد با موجود زنده. مهم نیست که سطح تکامل جانوران تا چه حد باشد اما مطمعن باشید که از راه ارعاب آنها به جایی نمیرسید. آنها که تصور میکنند که با ارعاب میتوان موفق شد سخت در اشتباهند.
ارعاب رنگش هرچه میخواهد باشد، چه سفید چه سرخ چه حتی قهوه ای بی فایده است. ارعاب سیستم اعصاب را یکسره مختل میکند.
دل سگ میخاییل بولگاکف
اگر موقع توالت رفتن به جای کاسه، روی کفِ آن کارم را بکنم و «زینا» و «داریاپتروفنا» هم همین کار را تکرار کنند، توالت خرابه می‌شود. بنابراین خود توالت باعث خرابه شدن نمی‌شود، بلکه آنچه در کله ی آدمها است همه چیز را خراب می‌کند. این است وقتی آن دلقک‌ها فریاد می‌کشند: جلو خرابی را بگیرید، من می‌خندم! دل سگ میخاییل بولگاکف