رمان ایرانی

زمان منفی

(( آن نوزاد کیست که دارد به دنیا می‌آید؟ چقدر گریه می‌کند. چقدر برایم آشناست. انگار سال‌هاست می‌شناسمش. خدایا بالاخره به یاد آوردم. او خود من است. دارم لحظه تولدم را می‌بینم. دارم متولد می‌شوم. زمانی از مرگ و زمانی از زندگی... .))

هیلا
9786009065240
۱۳۸۸
۱۴۴ صفحه
۳۱۲ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های هدا عرب‌شاهی
شهریور داغ
شهریور داغ چند روز پیش مادام ژاکلین گفت که دکتر مهران برای گرفتن عکس پرسنلی به عکاسخانه موسیو روبن رفته و لا به ‌لای حرف‌ها گفته که هنوز هم منتظر است صنم‌بانو او را ببخشد تا خوشبختی را به پایش بریزد. گفتم: «کدام خوشبختی؟ اگر او را ببخشم با این دلی که شکست چه کنم؟ آدم‌ها نمی‌بخشند. بخشش فقط و فقط برازنده ...
مشاهده تمام رمان های هدا عرب‌شاهی
مجموعه‌ها