مجموعه داستان خارجی

18 اثر از کریستین بوبن

واقعه مرگ تو، تمام وجود مرا درهم ریخت... تمام وجودم، جز قلبم را. آن قلبی که تو ساختی و هنوز می‌‌سازی، قلبی که تو، هنوز در نبودت هم با دست‌های گم شده‌ات، به آن شکل می‌دهی و با صدای گم شده‌ات، آن را به آرامش دعوت می‌کنی و با خنده‌های گم شده‌ات، به آن روشنی می‌بخشی.

رادمهر
9789648673319
۱۳۸۶
۲۴۴ صفحه
۲۱۴۱ مشاهده
۰ نقل قول
کریستین بوبن
صفحه نویسنده کریستین بوبن
۴۶ رمان کریستین بوبن، نویسنده فرانسوی زاده ۲۴ آوریل ۱۹۵۱ است. او پس از تحصیل در رشته فلسفه به نویسندگی روی آورد و تا کنون بیش از ۳۰ اثر از او منتشر شده‌است. کودکی، عشق و تنهایی دستمایه خلق آثار اوست. آثار بوبن مانند زنجیر به هم پیوسته‌اند، هر یک تصویر دیگری را روشن ساخته ودر کنار هم، تابلوی زندگی و افکار نویسنده را شکل می‌دهند. برای او تجربه‌های ساده زندگی ـ کودکی، عشق، تنهایی ـ دستمایه خلق آثاری عاشقانه‌است. بوبن بیش ...
دیگر رمان‌های کریستین بوبن
6 اثر
6 اثر عشق می‌آید،عشق می‌رود.همواره به زمان خویش و هیچگاه به زمان ما.برای آمدن،تمام آسمان را،تمامی زمین را،تمامی واژگان را می‌طلبد.نمی‌تواند در تنگای یک معنی بگنجد.حتی نمی‌تواند به یک خوشبختی اکتفا کند.عشق آزاد است.آزادی با خوشبختی همراه نیست.با شادی همراه است.شادی در قلب ما مانند نردبانی از نور است.نردبانی که از ما بسی بالاتر می‌رود.که از خودش بسی بالاتر می‌رود،آنجا که دیگر ...
زنده‌تر از زندگی
زنده‌تر از زندگی باید دوباره به دنیا آمد تا بشود کمی زندگی کرد حتی کمی. باید جسما به دنیا بیاییم و بعد روحا. هر دو این تولدها همچون کندن می‌ماند. اولی جسم را به دنیا پرتاب می‌کند. تولد دوم من زمانی آغاز شد که تو وارد اتاقی شدی چهارشنبه شبی در اواخر ماه سپتامبر 1979 حدود ساعت 10 شب. آن شب تو را ...
گنجینه آثار کریستین بوبن 2 (2 جلدی)
گنجینه آثار کریستین بوبن 2 (2 جلدی) کودکان به ملکوت پروردگار نزدیک‌ترند... و خدا آن چیزی است که کودکان می‌شناسند، نه بزرگسالان... بزرگسالان وقت خود را برای غذا دادن به گنجشک‌ها هدر نمی‌دهند...
غیر منتظره
غیر منتظره این‌ها جزئی از افکاری بودند که شما ـ وقتی نگاهتان می‌کردم ـ به من می‌دادید. شما امروز را به سمت زمستان آینده پیش می‌برید. این را مانند دسته گلی تازه میان بازوان برهنه‌تان می‌فشارید و ناگهان دریافتم که دیگر هرگز به زندگی من باز نخواهید گشت. دریافتم که من بدون دیدار مجدد شما خواهم مرد: فردا برای نور بخشیدن به ...
دلباختگی (لوییز امور)
دلباختگی (لوییز امور) لوییز امور همه‌جا بود، روی کاناپه و هم‌چنین در ذهن من، در زوایای نهانی مغزم نشسته بود. . . دیگر هیچ‌کس غیر از او در جهان نبود، تنها او وجود داشت و بس. اینک حقیقتا خواندن و نوشتن می‌آموختم و سرانجام پا به عرصه حیات می‌گذاشتم، و حریص و وحشت‌زده صورت و اندام موجودی تنومند و سترگ را تماشا می‌کردم. ...
مشاهده تمام رمان های کریستین بوبن
مجموعه‌ها