رمان خارجی
ژوزه مائوره ده واسکونسلوس نویسنده کتاب درخت زیبای من و خورشید را بیدار کنیم، یکی از نادرترین نویسندگان معاصر است که سرچشمه شگفتی‌ها را در دل انسان می‌یابد. به قول وی انسان هرجا که باشد همان است که هست... آن چه اهمیت دارد دل است. وی از این راز ما در این کتاب با حالتی بسیار شعرگونه سخن می‌گوید.
درخت زیبای من
درخت زیبای من داستان پسربچه‌ای است به نام زه زه که همواره دچار خیال‌پردازی است و با شیطنت‌های خاصی که دارد خواننده را به خودش دلبسته می‌کند و همواره در پی ماجراجویی‌های خارق‌العاده است.این کتاب یکی از زیباترین آثاری است که درباره کودکی و دنیای آن نوشته شده‌است.داستان زندگی نویسنده نیز تا حدودی برگرفته از همین کتاب است.
بنانا براوا (موز وحشی)
آنان دو تن بودند، یکی پیر و دیگری جوان، اما با یک دوستی کمیا‌ب، در جاده‌ای که به سوی معدن‌هایی می‌رفت که گفته می‌شد در آن‌ها یک رگه‌ی باور نکردنی الماس یافت شده است. نه، فقط همین دو تن نبودند، انبوهی از جستجو‌گران سرازیر شده بودند و آنگاه که پای زودتر رسیدن در میان بود جان یک نفر ارزشی نداشت، ...
موز وحشی
آنان دو تن بودند، یکی پیر و دیگری جوان، اما با یک دوستی کمیا‌ب، در جاده‌ای که به سوی معدن‌هایی می‌رفت که گفته می‌شد در آن‌ها یک رگه‌ی باور نکردنی الماس یافت شده است. نه، فقط همین دو تن نبودند، انبوهی از جستجو‌گران سرازیر شده بودند و آنگاه که پای زودتر رسیدن در میان بود جان یک نفر ارزشی نداشت، ...