اگر یکی بیاید موهای دستش را بتراشد، یقین دارم میتواند چند قلممو بسازد. شاید برحسب اتفاق قلممو بیفتد دست نقاش هنرمندی از سردرد، طرحی تاریخی بیندازد روی بوم. عکس آدم گمنامی یا هر چیز دیگری که ممکن است مقدس باشد.
مردان منتظر
کتاب مردان منتظر واگویه روایت داستانهای کوتاه هشت سال دفاع مقدس استو به عبارتی به گزینی داستان نئو کلاسک میباشد. این دستمایه از آثار نویسندگان صاحبنظر و تئوریسین ادبیات عصر انقلاب میباشد.
داستانهای لسآنجلس (آثار نویسندگان بزرگ درباره این شهر) مجموعه داستان
داستانهای لسآنجلس بر خلاف اکثریت قریب به اتفاق فیلمهای آمریکایی که بر قهرمانان صاحب فضیلت، بشردوست و ضد شر تاکید میورزند، به لایههای تاریک زندگی در آمریکا نقب میزنند و واقعیتهای تکان دهندهای از آن به دست میدهند. بدیهی است قدرت تاثیرگذاری و تامل برانگیزی داستانها متفاوتند.
به عبارت دیگر صناعت ادبی، خلاقیت بیانی و ژرفای اندیشگی بعضی داستانها بر ...
مارپیچ
من از طریق نویسندگی امرار معاش میکنم، اما آن روز میزده شده بودم و سردرد وحشتناکی داشتم و کل بعدازظهر کار نکرده بودم. قرار بود یک کار فوری انجام دهم، در واقع باید شرح نوشتههایی را برای کتاب آثار عکاسی هنرمندی مینوشتم که با او آشنایی داشتم. اما زقزق کردن مداوم سرم باعث شد به کلی نسبت به تصاویر او ...
روی پاشنههای بلند (داستانهای عاشقانه از زنان جهان)
این کتاب شامل داستانهایی از زنان جهان است. کاترین منسفیلد، پنهلوپ مورتیمر، مری شلی، مارگارت آتوو، ویرجینیا ولف و ...، همگی زنانی قصهنویس و قصهنویسانی برجستهاند. زنانی که میدانند چه بگویند و چگونه بگویند. این مجموعه دریچهای به خلوت زنان قصهگوی جهان است، زنانی که از ترس، حسرت، آرزو، مرگ و رویاهای بربادرفتة خود میگویند و زنانی که هنوز امیدوارند.
زنبقهای دهه هشتاد
پدرم 18 سالش بود که بالاخره قاطرکشها آن بلا را سر مزرعه پدرش آوردند. او میگوید آن سال کامیونهای بزرگ با بار قاطر تلق و تلق از سراسر ایالت میکوبیدند و مستقیم به طرف کشتارگاه میرفتند...