رمان خارجی

فارنهایت 451

(Fahrenheit 451)

خون در سرش جمع می‌شود و دستانش تبدیل به دستان مسحور کننده رهبر ارکستری می‌شوند که تمام سمفونی‌های اندوهناک و سوزان برجسته تاریخ را می‌نوازند. کلاه خودش که عدد 451 را بر تن سرد و بی‌روح خود می‌بیند را بر سر دارد. چشمانش آتشی سرخ در خود دارند و آکنده از اندیشه آینده هستند. مرد تلنگری بر آتش زنه می‌زند و خانه آتش افکن پر می‌شود تا آسمان عصر گاهی را سرخ و زرد و سیاه بسوزاند. انگار که همراه دسته‌ای کرم شب‌تاب شده است. درست مثل خمیری که بر تن داغ و گر گرفته تنور می‌چسبد، کتاب‌های از هم باز شده و سوزان را بر ایوان این خانه به چنگال مرگ می‌سپارد. باد کتاب‌های سوزان و درخشان را در آسمان به رقص در می‌آورد و با خود به دوردست‌های دور می‌برد و تاریکی چسبناک شب را روشنی می‌بخشد.

سبزان
9786001170379
۱۳۹۰
۱۹۲ صفحه
۱۷۲۱ مشاهده
۲۴ نقل قول
ری برادبری
صفحه نویسنده ری برادبری
۷ رمان American novelist, short story writer, essayist, playwright, screenwriter and poet, was born August 22, 1920 in Waukegan, Illinois. He graduated from a Los Angeles high school in 1938. Although his formal education ended there, he became a "student of life," selling newspapers on L.A. street corners from 1938 to 1942, spending his nights in the public library and his days at the typewriter. He became a full-time writer in 1943, and contributed numerous short stories to periodicals before publishing a ...
دیگر رمان‌های ری برادبری
حکایت‌های مریخ
حکایت‌های مریخ در مجموعه انتخاب پریان بر آثار کوتاه و بلند فانتزی و علمی تخیلی مترکز شده‌ایم و قصد داریم آثار شاخص این دو ژانر و زیرشاخه‌های آنها را عرضه کنیم. معیارمان در این آثار فقط پر فروش بودن یا جایزه بردن آنها نبوده است، بلکه آثاری را انتخاب کرده‌ایم که خواندنشان برای شناخت بیشتر این دو ژانر لازم تلقی شده است.
سرزمین اکتبر
سرزمین اکتبر کشوری که همیشه آخر سال است. کشوری که تپه‌هایش خود مه و رودخانه‌هایش خود ابرآلودگی است؛ آن‌جا که ظهرش تند گذر است و شفق و شبش پا سفت‌کنان؛ و نیم شبش نمی‌گذرد. این کشوری است برآمده از سرداب‌ها، زیر سرداب‌ها، خاکه زغال، کمدها، زیر شیروانی‌ها و پستوها. این کشوری که مردمش خزان‌وارند تنها افکار سرد از ضمیرشان می‌گذرد. مردمش می‌گذرند ...
ساحره سرگردان
ساحره سرگردان در همه‌ی عمر شبی وجود دارد که هرگز آن را فراموش نمی‌کنی. اگر دانستی که این شب دارد از راه می‌رسد، و این شب همان شب بخصوص خواهد بود، پس بگیرش و نگاهش‌دار و هیچ مپرس و با هیچ‌کس هم پس از آن حرف نزن. اگر گذاشتی که این شب از دستت بگریزد، دیگر تکرار نخواهد شد...
ماشین کلیمانجارو
ماشین کلیمانجارو «ری داگلاس برادبری» در 22 اوت 1920 در شهری از ایالت «ایلی نویز» آمریکا به دنیا آمد. از کودکی شیفته ادبیات و مطالعه شد. اولین قصه‌اش را به سن 12 سالگی بر کاغذ بسته‌بندی گوشت نوشت. در دبیرستان در یک دوره کلاس‌های داستان‌نویسی شرکت کرد. دوران نوجوانی او مصادف با آغاز عصر فضا بود. فضا، پرواز و اعصار آینده، گسترش ...
مشاهده تمام رمان های ری برادبری
مجموعه‌ها