مجموعه داستان خارجی

راننده تاکسی (مجموعه داستان طنز کوتاه)

گفت: ‹‹ ای بابا، معلما که نباید زیاد جوش بزنن... یعنی هر وقت عصبانی بشن سر سه سوت سر محصلا یه بلاملایی بیارن دل‌شون خنک شه. بلا نسبت شما باشه ما یه معلم جغرافی داشتیم از اون رذلای درجه یک بود. یک روز همچی به ما یه اردنگی زد که خدا شاهده دو روز نمی‌تونستیم درست بشینیم. د آخه یکی نبود بگه بی‌شرف! واسه یه کت و شلوار بی‌قابلیت که چسبی شده، تو باید بزنی طفل معصوم مردم رو شل و پل بکنی؟ حالا شکر خدا یه پیکان داشت که مام بعدش سر تا تهشو خط انداختیم و بی‌حساب شدیم. ولی عرضم اینه که بالاخره معلم‌ها راه خنکی دل‌شون همواره، اما مای بدبخت چی؟ الان من با این آش‌خور عوضی چی کار می‌تونم بکنم؟ می‌تونم بزنمش؟ مردودش کنم؟ والدینش رو بخوام؟ فوق فوقش زنگ بزنم پلیس و یه نخی بدم، مثلا بگم رشوه می‌گیره یا سر پست سیگار می‌کشه که چار روز اضافه خدمت تو پاچش کنن. ولی آخه اینم شد دق‌دلی؟ این واسه من پول جریمه می‌شه؟ ›› یه خنده‌ای کرد و گفت: ‹‹ ماشالله، شمام کم هنرمند نیستی، جوون! ››

نی
9789641850878
۱۳۸۸
۱۱۲ صفحه
۶۳۹ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های محمود فرجامی
قصه قسمت
قصه قسمت قصه پیکی موتوری که ماموریت ساده‌اش با تسلسلی ناگستنی از اتفاقات، دیالوگ‌های درونی و تداعی آزاد معانی به داستانی بدل می‌شود که باید آن را با دقت و تعهد خوتند. از نظر شکل و محتوای اخلاقی قصه قسمت کوچک‌ترین شباهتی به هیچ‌یک از آثار داستانی یا غیر داستانی دیگر فرجامی (از راننده تاکسی تا بیشعوران) ندارد. این داستانی است با ...
مشاهده تمام رمان های محمود فرجامی
مجموعه‌ها