رمان نوجوان

چارلی و کارخانه شکلات‌سازی

(Charlie and the chocolate factory)

رولددال، نویسنده نروژی تبار انگلیسی، از موفق‌ترین و مشهورترین نویسندگان ادبیات کودکان بود و در میان کودکان و نوجوانان سراسر جهان خوانندگان بسیار داشته و دارد. نگاه انتقادی او به آدم‌ها، که با بیانی تند و تیز و نکوهش‌گر و هجوآمیز همراه است به خواننده هشدار می‌دهد که او نه در صدد پوشاندن و ناچیز انگاشتن عیب‌ها بلکه در تلاش آشکار کردن و بی‌پرده گفتن آنها است، چرا که عیبی اگر هست، با پنهان کردن از میان نمی‌رود. بلاهایی که رولددال در داستان‌هایش بر سر آدم‌های بد و خبیث می‌آورد پرورش دهنده روحیه تحمل نکردن بدی‌ها و عیب‌ها است.

مرکز
9789643052706
۱۳۹۰
۱۷۶ صفحه
۱۴۱۹ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
رولد دال ۳۰ رمان رولد دال، داستان‌نویس و فیلم‌نامه‌نویس اهل ویلز بریتانیا و از مشهورترین نویسنده‌های انگلیسی، که والدینش نروژی‌الاصل بودند و اوج شکوفایی او به عنوان نویسنده برای کودکان و بزرگسالان در دهه ۱۹۴۰ بود. مهم‌ترین آثار او چارلی و کارخانه شکلات سازی، جیمز و هلوی غول پیکر، ماتیلدا و داستان‌های چشم‌نداشتنی است. بیشتر آثار او به فیلم در آمده‌است.
دیگر رمان‌های رولد دال
تمساح غول‌پیکر
تمساح غول‌پیکر من هیچ وقت سیر نمی‌شم، مگر این‌که دست کم سه تا بچه آبدار رو درسته قورت بدم! تمساح غول پیکر شکموترین جانور در سرتا سر جنگل است که عاشق خوردن بچه‌هاست! او از آن خالی‌بندهای نابه کار است که خیال می‌کند با نقشه‌های پنهانی و کلک‌های زیرکانه‌اش، راست راستی هوش سرشاری دارد. اما به اندازه دیگر حیوانات جنگل، باهوش نیست. آنها ...
لاک‌پشت
لاک‌پشت آقای هوپی عاشق خانم سیلور است. اما خانم سیلور فقط به لاکپشت خود آلفی فکر می‌کند. آقای هوپی چگونه می‌تواند با چنین رقیبی مبارزه کند؟ او برای به دست آوردن محبت بانوی محبوبش نقشه جسورانه‌ای طرح می‌کند. اما آیا موفق می‌شود؟ و چه بر سر آلفی خواهد آمد؟ لاک‌پشت یکی از درخشان‌ترین و بهترین آثار رولد دال است.... تصاویر کوانتین بلیک ...
غول بزرگ مهربان
غول بزرگ مهربان فقط فکرش را بکنید که ناگهان متوجه شوید ممکن است به زودی شما را به عنوان صبحانه بخورند. مثل یک برش بیکن توی ماهی‌تابه‌ای بیندازند که توی آن روغن جلزولز می‌کند. وقتی نیمه‌های شب غولی که قدم‌هایش به بلندی زمین تنیس بودند، سوفی را از رختخواب ربود او درست داشت به همین چیزها فکر می‌کرد. از بخت خوش سوفی، غول ...
ماتیلدا
ماتیلدا چه کسی به کلاه پدر چسب مالیده بود؟ شبحی که مادر را سراسیمه از خانه فراری داد از کجا آمده بود؟ جواب این‌ها را فقط ماتیلدای زرنگ و باهوش و دوست‌داشتنی می‌دانست. دختری پر استعداد با پدر و مادری بی‌فکر و سطحی که غرق در مسائل پیش پا افتاده‌ زندگی خود هستند. کاشکی وضع در مدرسه بهتر باشد. اما آنجا ...
بد جنس‌ها
بد جنس‌ها آقای بدجنس کلاً بدجنس به دنیا آمده بود و در سن شصت سالگی حتی از روز اول هم بدجنس‌تر بود. موهای صورت او مثل برس سیخ سیخی بود. برای همین هیچ وقت گرسنه نمی‌شد! اگر گفتید چرا؟ ... اما خانم بدجنس اصلاً زشت به دنیا نیامده بود. وقتی جوان بود، صورت زیبایی داشت، ولی سال به سال با بالا رفتن ...
مشاهده تمام رمان های رولد دال
مجموعه‌ها