مجموعه داستان خارجی

4 چهارشنبه و 1 کلاه گیس

مادر من زن پر طرف‌داری بود. یادم نیست از کی، اما از وقتی خیلی کوچک بودم این را می‌دانستم. موهای بلند طلایی‌‌ای داشت که همیشه تاب‌دار بود و کسی باور نمی‌کرد که این رنگ طبیعی موهای اوست. وقتی می‌خندید، چال می‌افتاد. مژه‌های فرخورده‌ پری داشت که رنگ چشم‌های عسلی‌اش را پنهان می‌کرد. بلندقد بود و همیشه کمی توپر. صدایش بلند و دورگه و خنده‌هایش ریسه‌هایی بود طولانی که همیشه می‌ترسیدم نفسش را بند بیاورد.

چشمه
9789643625306
۱۳۹۰
۸۸ صفحه
۶۷۶ مشاهده
۱ نقل قول
دیگر رمان‌های بهاره رهنما
ماه 7 شب (یادداشت‌های شخصی در فضای مجازی)
ماه 7 شب (یادداشت‌های شخصی در فضای مجازی) مادر روسری قرمزش را پشت سرش گره زده و دارد جارو می‌کند، خانه را، فرش را، همه جا را. من چهار ساله‌ام و روسری قرمز، یعنی مادر، مال من نیست، مادر کار دارد، مادر جادوگر است. با جاروی چوبی‌اش ذره‌های نور را در هوا می‌پراکند، نورهای کوچولو جلوی چشم‌های من می‌رقصند، در خانه ما می‌چرخند و هزار رنگ می‌شوند. این ...
مجموعه نمایش‌نامه‌های بهاره رهنما (با من بستنی می‌خوری- تو دهنتو می‌بندی یا من- غبار- چشم‌هایی که مال توست)
مجموعه نمایش‌نامه‌های بهاره رهنما (با من بستنی می‌خوری- تو دهنتو می‌بندی یا من- غبار- چشم‌هایی که مال توست) مجموعه حاظر شامل 4 نمایش‌نامه به قلم بهاره رهنما با عناوین ((با من بستنی می‌خوری- تو دهنتو می‌بندی یا من- چشم‌هایی که مال توست و غبار است...
این تابستان فراموشت کردم (دی وی دی نمایش‌نامه)
این تابستان فراموشت کردم (دی وی دی نمایش‌نامه) دراماتوژ و کارگردان: بهاره رهنما تهیه‌کننده: مریم شفیعی بازیگران: شبنم فرشادجو، نسیم ادبی و صدای هدیه تهرانی نویسندگان: حمید پاک‌سرشت، سجاد افشاریان طراح صحنه: رضا مهدی‌زاده طراحان لباس: الهام شعبانی، سوسن تقوی طراح گریم: ماریا حاجی‌ها طراح نور: رضا حیدری طراح صدا: ایرج شهزادی موسیقی: سینا ذکایی کارگردان تلویزیونی: بابک برزویه مدیر تصویربرداری: محمد پورقمصر صدابردار و صدانگار: امیر نوبخت حقیقی تدوین: حمیدرضا درویش مشاور کارگردان: آرزو افشار مجری طرح فیلم: بابک برزویه
4 چهارشنبه و 1 کلاه گی...
4 چهارشنبه و 1 کلاه گی... مادر من زن پر طرف‌داری بود. یادم نیست از کی، اما از وقتی خیلی کوچک بودم این را می‌دانستم. موهای بلند طلایی‌‌ای داشت که همیشه تاب‌دار بود و کسی باور نمی‌کرد که این رنگ طبیعی موهای اوست. وقتی می‌خندید، چال می‌افتاد. مژه‌های فرخورده‌ پری داشت که رنگ چشم‌های عسلی‌اش را پنهان می‌کرد. بلندقد بود و همیشه کمی توپر. صدایش بلند ...
مشاهده تمام رمان های بهاره رهنما
مجموعه‌ها