رمان خارجی

مریم مجدلیه

این کتاب مجموعه‌ای سی و نه قطعة عرفانی از جبران «خلیل جبران» است که توسط حیدر شجاعی از متن عربی به فارسی ترجمه شده است. عناوین برخی از این قطعات عبارتند از: بنیامین، قاضی اورشلیمی، یوحنای پیر، یوحنا در بطمس، پطرس، سوزان همسایة مریم، شام آخر، یعقوب و شام آخر، سیبوریه مادر یهودا، یوسف ملقب به پیوستوس.

حیدر شجاعی
دادار
9789648097726
۱۳۸۸
۱۱۲ صفحه
۱۱۶۳ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
جبران خلیل جبران
صفحه نویسنده جبران خلیل جبران
۳۷ رمان او در ششم ژانویه سال ۱۸۸۳، در خانواده‌ای مسیحی مارونی (منسوب به مارون قدیس) که به خلیل جبران شهرت داشتند، در البشری، ناحیه‌ای کوهستانی در شمال لبنان به دنیا آمد. مادرش زنی هنرمند بود که «کامله» نام داشت. مادر جبران کامله رحمه، سی ساله بود که جبران را از شوهر سومش خلیل جبران به دنیا آورد. شوهرش مردی بی مسئولیت بود و خانواده را به ورطه فقر کشاند. جبران خلیل یک برادر ناتنی به نام «پیتر»، شش سال بزرگتر از ...
دیگر رمان‌های جبران خلیل جبران
مجموعه آثار جبران خلیل جبران 2 (2جلدی)
مجموعه آثار جبران خلیل جبران 2 (2جلدی) این مجموعه بسیار غنی از انواع داستان‌ها، در قالب نثر یا نظم، حکایات و روایات و یا حتی رساله‌هایی اتوبیوگرافی، شامل مهم‌ترین آثار ادبی خلیل جبران می‌باشد و با نهایت دقت انتخاب شده است.
پیامبر
پیامبر پیامبرِ خلیل‌جبران در چهرة «المصطفی» ظاهر می‌شود. وی با سخنان نافذ و شاعرانه با مردم ارفالس بر بالای کوه، دربارة همة مسائل حادِ جامعه مانند کار، داد و ستد، آزادی، قانون، شادی و اندوه، خوبی و بدی و دیانت سخن می‌گوید. همة این سخنان بر این پایه استوارند که سرشت انسان ذاتاً خوب است و دشواری‌های زندگی او از این ...
نغمه‌ها و موسیقی
نغمه‌ها و موسیقی ای زمین! چه زیبا و شگفت‌آوری! در روشنایی به کمال می‌رسی و در برابر خورشید فروتنی می‌‌کنی. و چون سایه شب بر چهره‌ات افتد زیباتر و زیباتر می‌‌شوی. نغمه‌های صبح تو شنیدنی است و تسبیحات شب هنگام تو هراس‌انگیز است. ای زمین! تو به کمال رسیده‌ای!
عشق خنده زندگی
عشق خنده زندگی جبران خلیل جبران، شاعری است که ساحت قدسی کلام را درک کرده است. کمتر کسی هم‌چو او توانسته است به کلمه عشق بورزد و حق کلمه را به خوبی او ادا کند.
پیامبر (پیام‌آور)
پیامبر (پیام‌آور) پیامبر قصه پیام‌آوری است که روزی با کشتی در ساحل شهری به نام اورفالیس پیاده می‌شود. ناخدا و ملاحان کشتی با او عهد می‌کنند که دوازده سال بعد او را در همین ساحل سوار کنند و به زادگاهش بازگردانند. پیامبر که نامش مصطفی است همچون غریبه‌ای در میان مردم شهر می‌زیست و بیشتر در خلوت تنهایی خویش به سر می‌برد ...
مشاهده تمام رمان های جبران خلیل جبران
مجموعه‌ها