رمان نوجوان

قصه‌های سرزمین اشباح 11

(The saga of daren shan)

دارن شان به خانه برمی‌گردد و آنجا برایش جهنم می‌شود. سرنوشت قصد نابودی او را دارد و گویی با نابودی او، اختیار همه چیز به دست ارباب تاریکی‌ها می‌افتد. اما این ارباب تاریکی‌ها کیست؟

قدیانی
9789644178207
۱۳۸۵
۲۳۲ صفحه
۱۶۹۹ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دارن شان ۴۶ رمان وی در سه سالگی مدرسه را آغاز کرد، او بسیار نا آرام بود به همین دلیل هیچ مهد کودکی او را قبول نمی‌کرد. در ۶ سالگی با خانواده خود به ایرلند مهاجرت کرد. او پس از گذراندن دوره کالج، دو سال در یک شبکه تلویزیونی به کار پرداخت و پس از آن برای همیشه فقط نوشت. ظهور دارن شان با کتاب Ayuamarca آغاز شد که در سال ۱۹۹۹ به فروش رفت. او در ژانویه ۲۰۰۰ کتابی برای کودکان با نام ...
دیگر رمان‌های دارن شان
قصه‌های سرزمین اشباح 11 (ارباب سایه‌ها)
قصه‌های سرزمین اشباح 11 (ارباب سایه‌ها) دارن شان به خانه برمی‌گردد و آنجا برایش جهنم می‌شود. سرنوشت قصد نابودی او را دارد و گویی با نابودی او، اختیار همه چیز به دست ارباب تاریکی‌ها می‌افتد. اما این ارباب تاریکی‌ها کیست؟
قصه‌های سرزمین اشباح 5 (آزمون‌های مرگ)
قصه‌های سرزمین اشباح 5 (آزمون‌های مرگ) دارن شان دستیار شبحی به نام آقای کرپسلی است. آن دو به کوهستان اشباح رفته‌اند تا دارن به اشباح دیگر معرفی شود. اما در کوهستان، دارن مجبور می‌شود که برای اثبات لیاقت خود، پنج آزمون مرگبار را از سر بگذراند، در غیر این صورت، او را به تالار مرگ می‌فرستند! در گیر و دار این آزمون‌ها، نیروهایی اهریمنی به کوه ...
قهرمانان دوزخ (نبرد با شیاطین 10)
قهرمانان دوزخ (نبرد با شیاطین 10) گروبز از پیشگویی یونی‌سوان وحشت دارد. کرنل نابینا شده و بک در دست لرد لاس است. هر روز تونل‌های بزرگ‌تری گشوده می‌شود و هیولاها دسته‌دسته از راه می‌رسند. در سراسر دنیا، مردم با هیولاها می‌جنگند، به دست آنها کشته می‌شوند یا از چنگالشان می‌گریزند. ولی این تعقیب و گریز بی‌امان تا کجا ادامه می‌یابد؟ اگر گروبز و کرنل نتوانند ...
قصه‌های سرزمین اشباح 3 (دخمه خونین)
قصه‌های سرزمین اشباح 3 (دخمه خونین) دارن شان پسری است که همه گمان می‌کنند مرده است. اما او دستیار شبحی به نام آقای کرپسلی شده و همراه دوستش، ایورا، به شهر دیگری رفته است. دارن و دوستش با خبر می‌شوند که جسدهای عجیبی در گوشه و کنار شهر کشف شده است، گویی خون همه اجساد را کشیده بودند. آنها تصور می‌کنند که آقای کرپسلی این قربانیان ...
دریای خون (حماسه کرپسلی 2)
دریای خون (حماسه کرپسلی 2) لارتن از هیچ چیز مطمئن نبود. اختیارش را به گام‌های خود سپرده بود تا او را به هر سو که می‌خواهند بکشند... ناگهان چادر بزرگ و برافراشته‌ی جادوگر را دید. ایوانا منتظرش بود. او می‌توانست به سردرگمی‌های شبح پایان دهد، می‌توانست او را به جایی برگرداند که به آن تعلق داشت، می‌توانست به او هشدار دهد تا از حادثه‌ای خونبار و ...
مشاهده تمام رمان های دارن شان
مجموعه‌ها