رمان ایرانی

شوق دیدار

همه چیز از آنجا شروع شد که تو گهواره بودم. از دنیا و آدم‌هاش بی‌خبر. هر چه بزرگتر شدم بیشتر متوجه شدم زندگی یعنی چه؟ دوری از خوشبختی از ناودان بلند تردید به روی حریری از جنس آرزوهایم یک سرنوشت پر از ابهام چکه می‌کند و همیشه اشتباه ما این است که جای نگاه و گناه را تشخیص نمی‌دهیم بهتر است در عین اسارت رها باشیم و در عین رهایی مبتلا...

9789642756414
۱۳۹۰
۳۶۸ صفحه
۱۴۱۶ مشاهده
۰ نقل قول