رمان خارجی

تیستوی سبز انگشتی

(Tistou les pouces verts)

بهترین دوستانمان هم همیشه چیزی را از ما پنهان می‌کنند. البته تیستو دیگر با انگشت‌های سبزکننده‌اش کار پنهانی انجام نداد. همه درباره‌اش خیلی حرف می‌زدند و تیستو بچه‌ای بسیار مشهور شده بود، نه تنها در میرپوال، بلکه در تمام دنیا. کارخانه خیلی خوب کار می‌کرد. نه تا دودکش آن از پایین تا بالا پوشیده شده بود از سبزه و گل‌های خوش‌رنگ، و کارگاه‌ها پر بود از کمیاب‌ترین عطرها...

ماهی
9789647948227
۱۳۹۰
۱۳۶ صفحه
۸۵۳ مشاهده
۱۰ نقل قول