رمان خارجی

زمانی که 1 اثر هنری بودم

(Lorsque jetais une oeuvre dart)

چه کسی هرگز تصور نکرده که به یک شی‌ء تبدیل شود؟ یا حتی شیئی ستایش‌برانگیز؟ این قراردادی است که هنرمندی غریب با مرد جوانی که بر لبه ناامیدی گام بر می‌دارد، می‌بندد. هنرمند که هوسی جنجالی در سر دارد، پیشنهاد می‌کند جوان را که هوس زندگی در دل دارد، تبدیل به یک اثر هنری کند. درنهایت چیزی برای از دست دادن وجود ندارد... به جز آزادی یک نفر...

افراز
9789647640947
۱۳۹۰
۲۴۰ صفحه
۱۸۹۵ مشاهده
۶ نقل قول
اریک امانوئل اشمیت
صفحه نویسنده اریک امانوئل اشمیت
۵۲ رمان اریک امانوئل اشمیت نویسنده، نمایش‌نامه‌نویس و فیلسوف فرانسوی است. نوشته‌های او به ۴۳ زبان دنیا منتشر شده و نمایشنامه‌های او در بیش از ۵۰ کشور روی صحنه رفته‌است. چندین جایزه تئاتر مولیر فرانسه، جایزه بهترین مجموعه داستان گنکور، جایزه آکادمی بالزاک همراه بسیاری از جوایز فرانسوی و خارجی از جوایز اهداشده به اشمیت است. نمایشنامه‌هایی از او نظیر «خرده جنایت‌های زناشویی» و «مهمانسرای دو دنیا» و آثاری از مجموعه داستان «گل‌های معرفت» مانند «میلارپا»، «ابراهیم آقا و گل‌های قرآن»، «اسکار و خانم ...
دیگر رمان‌های اریک امانوئل اشمیت
مادام مینگ و 10 بچه نداشته‌اش
مادام مینگ و 10 بچه نداشته‌اش بین این جمعیت چینی‌های نیامده در دنیا بی‌شک می‌شد آدم‌هایی باهوش پیدا کرد؛ موتزارت جدید، انیشتن بعدی، پاستور آینده؛ آن‌هایی که نبوغ‌شان می‌توانست بشریت را به طور کامل تغییر بدهد...
اسکار و خانم صورتی
اسکار و خانم صورتی داستان اسکار و خانم صورتی نامه‌های پسر بچه‌ی ده ساله‌یی است به خدا. این نامه‌ها را خانم صورتی که هر روز در بیمارستان کودکان با او دیدار می‌کند یافته است. نامه‌ها توصیف دوازده روز از زندگی شوخی‌وار و شاعرانه‌ی اسکار است. دوازده روز پر از آدم‌های مضحک و متاثر‌ کننده. این دوازده روز شاید واپسین روزها باشد، اما به لطف ((مامان ...
خرده جنایت‌های زناشویی
خرده جنایت‌های زناشویی شاید برای بسیاری از افراد دانستن این نکته جالب باشد که شاید عامل مهم‌تری از عدم تفاهم برای ایجاد مشکل در زندگی زناشویی وجود داشته باشد و آن عدم تعادل است. به این معنا که عشق و علاقه افراطی هم می‌تواند زمینه‌ساز شکل‌گیری تهدیدات جدی و به دنبال آن عواقب خطرناکی برای زندگی مشترک شود. سوءبرداشت‌ها سوءظن‌ها را برمی‌انگیزد و ...
سگ
سگ وقتی به او نزدیک شدم و بیش از یک متر از او فاصله نداشتم زوزه‌ای تیز سر داد و می‌کوشید که پوزه‌اش را از لای سیم‌های خاردار به من برساند. من به سمت او خم شده بودم و گرمی نفس و رطوبت نوک پوزه‌اش را بر کف دستم حس می‌کردم. دستم را می‌بوسید. آن‌وقت نوبت من بود که با او ...
1 مرد خیلی سازگار
1 مرد خیلی سازگار از آنجایی که هیچ علاقه‌ای به تئاتر ندارم حتی 1 ذره، خودم هم متعجب‌ام. روی یک صندلی کوچک گیر بیفتیم، بدون اینکه بتوانیم نه چیزی بنوشیم نه چیزی بخوریم. رو به روی صحنه‌ای که جز بازیگران اجق‌وجقی که متن‌هایی را یکی پس از دیگری بلغور می‌کنند هیچ چیز جالبی برای دیدن ندارد، ناگزیر از سکوت، شانه به شانه، دست به ...
مشاهده تمام رمان های اریک امانوئل اشمیت
مجموعه‌ها