رمان خارجی

اگر شبی از شب‌های زمستان مسافری

(Si par une nuit d'hiver un voyageur)

تو داری شروع به خواندن داستان جدید ایتالو کالوینو، اگر شبی از شب‌های زمستان مسافری، می‌کنی. آرام بگیر. حواست را جمع کن. تمام افکار دیگر را از سر دور کن. بگذار دنیایی که تو را احاطه کرده در پس ابر نهان شود. راحت‌ترین حالت را انتخاب کن: نشسته، لمیده، چمباتمه، درازکش، به پشت خوابیده، به پهلو خوابیده، دمرو، توی مبل، نیمکت، مبل متحرک، راحتی، عسلی یا توی یک ننو، اگر داشته باشی و البته روی تخت یا توی تخت. حتی می‌توانی در یک حرکات یوگا، سرت را زمین بگذاری و البته کتاب را هم وارونه بگیری.

آگاه
9789644161995
۱۳۹۰
۳۲۰ صفحه
۱۹۹۰ مشاهده
۸ نقل قول
ایتالو کالوینو
صفحه نویسنده ایتالو کالوینو
۳۲ رمان Italo Calvino was born in Cuba and grew up in Italy. He was a journalist and writer of short stories and novels. His best known works include the Our Ancestors trilogy (1952-1959), the Cosmicomics collection of short stories (1965), and the novels Invisible Cities (1972) and If On a Winter's Night a Traveler (1979).

His style is not easily classified; much of his writing has an air of the fantastic reminiscent of fairy tales (Our Ancestors, Cosmicomics), although sometimes ...
دیگر رمان‌های ایتالو کالوینو
شاه گوش می‌کند
شاه گوش می‌کند فوران فریادها و شعله‌ها شهر را در بر گرفته است. شب منفجر شده است، زیرورو شده است. تاریکی و سکوت در هم تندیده‌اند و اضداد خود، آتش و فریاد را بیرون می‌ریزند. شهر مثل کاغذی مشتعل، مچاله می‌شود.فرار کن! بدون تاج، بدون گرز مرصع، کسی نمی‌فهمد که تو شاهی. شبی تاریک‌تر از شب آتش‌سوزی نیست. و آنکه در میان جمعیت فریادگران ...
بارون درخت‌نشین
بارون درخت‌نشین طنز زبانی است برای بازگو کردن حقیقت‌هایی که خیلی وقت‌ها نمی‌توان به زبان آورد، زبانی که هرگز کهنه نمی‌شود و همیشه تروتازگی و شادابی‌اش را حفظ می‌کند، درست مثل همزادش کاریکاتور، کالینو در به کار گرفتن این زبان استاد مسلم است...
ویکنت دونیم شده
ویکنت دونیم شده کاش می‌شد هر چیز کاملی را به این شکلی دو نیم کرد. کاش هر کسی می‌توانست از این قلب تنگ و بیهوده‌اش بیرون بیاید. وقتی کامل بودم، همه چیز برایم طبیعی، درهم و برهم و احمقانه بود. مثل هوا، گمان می‌کردم همه چیز را می‌بینم، ولی جز پوسته سطحی آن، چیزی را نمی‌دیدم. اگر روزی نیمی از خودت شدی، که ...
شوالیه ناموجود
شوالیه ناموجود در پای حصار سرخ‌فام پاریس، ارتش فرانسه استقرار یافته بود. قرار بود شارلمانی از اصیل‌زادگان دلاور سان ببیند. آن‌ها درست از 3 ساعت پیش در هوای دم‌کرده و کمی ابری بعدازظهر 1 روز آغاز تابستان انتظار آمدن او را داشتند. افراد در زره‌های رزمی‌شان، انگار توی دیگی که روی آتش ملایمی گذاشته شده باشد، در حال پختن بودند.
مشاهده تمام رمان های ایتالو کالوینو
مجموعه‌ها