((تسلی ناپذیر)) یک شاهکار است... کتابی است که بیش از همه به قلب و احساس بشر اختصاص یافته و بهترین اثر ایشیگوروست.
ایشیگورو نابغهای اصیل و تمام عیار است... ((تسلی ناپذیر)) اصیلترین و عالیترین کاری است که تاکنون خلق کرده است.
۱۵ رمان
نویسندهٔ انگلیسی ژاپنیتبار است. او در سال ۱۹۸۶ برای کتاب هنرمندی در دنیای شناور برندهٔ جایزهٔ وایتبرِد و در سال ۱۹۸۹ به خاطر کتاب بازماندهٔ روز برندهٔ جایزهٔ بوکر شد. کتابهای وقتی یتیم بودیم و هرگز رهایم مکن از او نیز به فهرست نهایی جایزهٔ بوکر راه یافتند.
وقتی یتیم بودیم
انگلستان سالهای 1930. کریستوفر بنکس مشهورترین کاراگاه کشور است و همه لندن درباره پروندههای او صحبت میکنند. ولی معمای حل نشدهای همواره ذهنش را مشغول کرده است: معمای ناپدید شدن اسرارآمیز پدر و مادرش در دوران کودکی او در شانگهای.
بیست سال از آن تاریخ میگذرد و دنیا به سوی جنگ عالمگیر کشیده میشود. کریستوفر بنکس درمییابد که باید به شهر ...
هنرمندی از دنیای شناور
سال 1948 است. ژاپن پس از فاجعه جنگ جهانی دوم آرامآرام شهرهایش را بازسازی میکند. مردمانش نیز شکست را پشت سر گذاشته و چشم به آینده دوختهاند. در این میان، نقاش مشهور، ماسوجی اونو، اغلب روزهایش را صرف رسیدگی به باغ، تعمیرات خانه و همصحبتی با دو دختر و نوهاش میکند و شبها را نیز در معیت دوستان در کافهای ...
شبانهها (5 داستان موسیقی و شب)
تنها چیزی که برایش اهمیت داشت این بود که من ستاره بودم. همان کسی بودم که آرزویش را داشت، همان که وقتی در آن رستوران کوچک کار میکرد، نقشه به دست آوردنش را میکشید. در این فکر نبود که مرا دوست دارد یا نه. اما بیست و هفت سال زناشویی میتواند تاثیر عجیبی داشته باشد. بسیاری از زوجها با عشق ...
بازمانده روز
این یک داستان ساده و سرراست نیست؛ در واقع بافت پیچیدهای از چند لایه داستان است که هر کدام در تراز و زمان خاص خودشان جریان دارند، و خواننده داستان باید به آنها توجه داشته باشد. لایه بالایی یا بیرونی سرگذشت مردی است به نام استیونز، که بیش از 30 سال در خانه یکی از اشراف انگلستان به نام لرد ...
هنرمندی از جهان شناور
... در طول این سالها نکات زیادی آموختهام. از تفکر درباره جهان عیش، و تشخیص زیبایی شکننده آن، بسیار آموختهام. اما حالا احساس میکنم وقتش رسیده که به مسائل دیگر بپردازم. سنسه، عقیده من این است که در زمانه دشواری مثل این، هنرمندان باید بیاموزند برای چیزهای ملموستری ارزش قائل شوند، نه آن چیزهای لذتبخشی که با نور صبحگاهی ناپدید ...