شب رنج موسی
سلیم گفت: شبهای طرابلس همینجوری وحشت دارد تو را خدا تو یکی ما را نترسان. تا آخر شیفت من میلرزم توی اتاق پانسمان. تا زود است برود بالاها. در یک اقلیم دیگر...
من خودم بارها خواب دیدهام تاجری هستم در محله چهل دزد بغداد.
میدانی که پدربزرگم بارها به عراق رفته بود.
توتون تجارت میکرد. بدبخت نمیدانست یک روزی نوهاش میشود عمله ظلم...
وقایع نگاری 1 زندیق
جناب سروان! در و دهاتیها رو چه به رادیو؟ از این ده و قصبهها که رنگ شهر و جماعت را به خودشان ندیدهاند، هزارها هست تو این مملکت. نه پول دارند میان خودشان، نه به عمرشان ماشینی چیزی دیدهاند. نان و قاتق خودشان را میخورند. من از این باریکگذار چیزی نشنیده بودنم. اما میفهمم که از این در و دهات ...
وقت نیایش ماهیها
پادشاهی بود در ایالتهای هندوستان، با لشکر فراوان و مملکت وسیع. و مهابت عظیم از او در نفوس رعیت قرار گرفته بود و پیوسته بر دشمنان ظفر مییافت؛ و با این حال حرص عظیم داشت در شهوتهای دنیا و از متابعت هواهای نفسانی لحظهای فرو نمیگذاشت. و او در ابتدای جوانی به سلطنت رسیده بود و صاحب رای اصیل و ...
بیداری
مصطفی جمشیدی متولد 1340 و نویسنده رمانهای مختلفی چون سونات عدن، معبر به آخرالزمان، بوفاری 4 و ... استو
اهمیت به زبان و فرم و جایگاه روایت و مبنای تکنیکی در آثار او مشهود است.
در بیداری او به گذشتههای نه چندان دوری پرداخته که محتوای آن بازخوانی ویژهای است پیرامون انقلاب اسلامی و دردمندیهای مربوط به آن...