رمان ایرانی

چله‌نشین عشق (مینا و پلنگ عاشق)

9789642650606
۱۳۸۶
۳۷۶ صفحه
۲۸۸۴ مشاهده
۰ نقل قول
نیلوفر لاری
صفحه نویسنده نیلوفر لاری
۳۱ رمان نویسنده 30 رمان ازجمله: کسی پشت سرم آب نریخت/ یادش بخیرنازلی/ دوآتیشه/ ازلج تو/ یکی رادوست می دارم/ قرارنبود
دیگر رمان‌های نیلوفر لاری
یادش به خیر نازلی
یادش به خیر نازلی
بهار من باش
بهار من باش ببین چه ساده یخ زد تو قلب خسته امید نگو فریاد عشق رو کی از حنجره دزدید طلوعی در میون نیست ندید آفتاب مرد تو این گستره غم گل زندگی پژمرد...
با تو هرگز
با تو هرگز داشتم از پشت پنجره به کارگرهایی نگاه می‌کردم که در حال تخلیه لوازم منزل از پششت کامیون بودند. انگار زور دو آن کارگر جوان و لاغر اندام به یخچال ساید باید سایل نقره‌ای نمی‌رسید و به زحمت و احتیاط فراوان در حال حمل آن بودند کارگرهای دیگر هم خرده‌ریز جابه‌جا می‌کردند.
راز بقا (به تلخی زهر 4 و 5 )
راز بقا (به تلخی زهر 4 و 5 ) خودش هم نمی‌دانست بر مبنای کدام دلیل و منطق مستدل و امیدبخشی یک همچین قولی به او می‌داد، اما آن لحظه که در مسیر تندباد حوادث منحوس و تلخ زندگی محنت‌بار و در جدالی نابرابر خود را یکه و تنها می‌دید، ناگزیر بود تا با کلامی قطعی و اطمینان بخش، علی‌رغم تمام آشفتگیها و نابسامانیهای خیال، پا به عرصه تلاش ...
سرسپرده
سرسپرده یه جوری نگام نکن بند دلم پاره بشه تو خودت می‌خواستی این جور غم ما چاره بشه چرا گریه می‌کنی پشت سر مسافرت آخرین دیدار و بسپار مثل من به خاطرت من از نگاه سوت و کور تو همیشه طردم کاسه آب و نریز پشت سرم که برنگردم مگه دلم کافی نبود واسه تصدیق چشمات؟
مشاهده تمام رمان های نیلوفر لاری
مجموعه‌ها