رمان خارجی

از اعماق (نامه‌ای از زندان به لرد آلفرد داگلاس)

(De profundis)

نامه حاضر، از اعماق، مهم‌ترین و طولانی‌ترین نامه وایلد محسوب می‌شود، او این نامه را در سه ماهه پایانی دوره حبس خود (ژانویه ـ مارس 1897) در زندان ردینگ انگلستان خطاب به لرد آلفرد داگلاس، دوست نزدیک‌اش، نوشت اما از طریق آن سیر تحول زندگی خویش را بیان می‌کند. ساختار نامه چنان است که گویی مخاطب حاضر است اما سخن نمی‌گوید. از اعماق زندگی نویسنده از منظر خود او است، تماشای نمایش تراژیکی که تقدیر مجال داده نویسنده و خواننده هر دو نظاره‌گر آن باشند.

مریم امینی
مرکز
9789643059613
۱۳۸۸
۲۱۰ صفحه
۲۶۶۳ مشاهده
۰ نقل قول
اسکار وایلد
صفحه نویسنده اسکار وایلد
۱۵ رمان Oscar Fingal O'Flahertie Wills Wilde was an Irish playwright, poet and author of numerous short stories and one novel. Known for his biting wit, he became one of the most successful playwrights of the late Victorian era in London, and one of the greatest celebrities of his day. Several of his plays continue to be widely performed, especially The Importance of Being Earnest. As the result of a widely covered series of trials, Wilde suffered a dramatic downfall and was ...
دیگر رمان‌های اسکار وایلد
شهزاده شاد و افسانه‌های دیگر
شهزاده شاد و افسانه‌های دیگر «شاد باش، شاد باش! گل سرخت را خواهی داشت! من از نغمه‌ای در مهتاب می‌سازمش، و با خون دل خودم رنگینش می‌کنم. تنها چیزی که به جایش می‌خواهم این است که عشق‌ورزی راستین باشی، چرا که هر چه فلسفه دانا باشد، عشق از او داناتر است، بال‌هایش آتشین رنگ است، و تنش به رنگ آتش. لبانش به شیرینی انگبین است، ...
داستان‌های کوتاه اسکار وایلد
داستان‌های کوتاه اسکار وایلد
تصویر دوریان‌ گری
تصویر دوریان‌ گری دوریان به اطراف نگاه کرد، شبح بدقواره آدم‌ها که هر یک به وضع ناهنجاری روی زمین دراز کشیده و مشغول کشیدن تریاک بودند نگاه کرد. پاهای تاشده، دهان‌های باز، چشم‌های از حدقه درآمده و خاموش او را به کلی مدهوش کرد. به کیفیت خلسه کم و بیش آشنا بود. می‌دانست که باطنا چه شور و حسرتی آن‌ها را عذاب می‌دهد و ...
تصویر دوریان گری
تصویر دوریان گری دوریان به اطراف نگاه کرد، شبح بدقواره آدم‌ها که هر یک به وضع ناهنجاری روی زمین دراز کشیده و مشغول کشیدن تریاک بودند نگاه کرد. پاهای تاشده، دهان‌های باز، چشم‌های از حدقه درآمده و خاموش او را به کلی مدهوش کرد. به کیفیت خلسه کم و بیش آشنا بود. می‌دانست که باطنا چه شور و حسرتی آن‌ها را عذاب می‌دهد و ...
شاهزاده خوشبخت
شاهزاده خوشبخت شاهزاده خوشبخت تندیسی است که روی ستونی بلند در مرکز شهر قرار گرفته، همه مردم شهر او را نماد نیکبختی می‌دانند. فقط پرستویی که از مهاجرت جا مانده و، با دیدن مهربانی شاهزاده، با او دوست می‌شود از راز شاهزاده خبر دارد...
مشاهده تمام رمان های اسکار وایلد
مجموعه‌ها