رمان ایرانی

لالایی برای دختر مرده

وقتی زهره، یکی از دخترهای کلاس دوم دبیرستان آن چه را که می‌دید برای دیگران شرح داد، هیچ‌کس حرفش را باور نکرد. زهره این حرف را اولین بار به نزدیک‌ترین دوستش مینا گفت و بالاخره خبر در تمام شهرک پیچید. زهره می‌گفت دختری را می‌شناسد که موهای خاکستری دارد، دست‌هایش از آرنج به پایین سوخته و از همه مهمتر صد سال پیش مرده است!

افق
9789643695057
۱۳۸۶
۱۵۶ صفحه
۷۲۷ مشاهده
۰ نقل قول