۲۹ رمان
در 23 خرداد ماه 1331 در تهران دیده به جهان گشودند . اولین قطعه ادبیشان به نام دلم برای پروانه می سوزد رادر 9سالگی نوشتند. در سال 1347 ازدواج نمودند و حاصل ازدواجشان دو فرزند به نامهای بابک و بهارک شد. سه سال مشغول به فراگیری علوم دینی در حوزه علمیه آب منگل در کرج شدند . با پشتکار و علاقه ای که به خواندن و نوشتن کتاب داشتند اولین کتاب خود را با عنوان بازگشت به خوشبختی منتشر ...
ماندانا
مادر با صدای بلند آب و پنبه طلبید، احد کیف خود را باز کرد وسایل پانسمان را خارج کرده و هنگامی که دختر جوان با آب و پنبه نزدیک شد در یک نگاه او را شناخت. نزدیک بود کنترل خود را از دست بدهد و آب را روی پسر مجروح بریزد اما پیش از آن که دختر جوان و ...
حرم دل
حرف من اینه که نمیخوام دیگه تو این خونه زندگی کنم. دلم میخواد برم شهرستان. حرف آخر اینه که میخوام تنها باشم و در تنهایی به زندگی خودم فکر کنم.
زخمخوردگان تقدیر
شیدایی
در مطب را که باز کردم لحظهای ایستادم. در سالن انتظار دو زن و سه مرد به انتظار نوبت نشسته بودند. قدم پیش گذاشته و بدون توجه به نگاه بیماران تا نزدیک میز منشی دکتر پیش رفتم و با نگاهی سطحی به ساعت روی دیوار گفتم: من برای ساعت هفت وقت گرفتهام. خانم منشی لبخندی بر لب آورد و گفت: ...