رمان خارجی

رازی را به من مگو

(Tell me no secrets)

شادان
9789647259767
۱۳۸۵
۴۴۰ صفحه
۹۵۱ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های جوی فیلدینگ
سامانتا
سامانتا چون از قبل تصمیم گرفته‌اند که ما گناهکار هستیم، همیشه این اتفاق می‌افتد کارولین و نه تنها در مکزیکو. پلیس فکر می‌کند که می‌داند چه کسی مسئول است، بنابراین دیدگاه تونلی پیدا می‌کند؛ بقیه مظنونین را نادیده می‌گیرد و تمام مدارکی را که از حدس آن‌ها حمایت نمی‌کند، بی‌اهمیت می‌شمارند...
خفته در باد
خفته در باد نتیجه خواب همیشه غفلت نیست گاهی خواب می‌تواند روشنی بخش زندگی باشد. شاید باور کردنش مشکل بود ولی چشمان بسته‌اش حقایقی را فاش ساخت که هیچگاه در هشیاری و بیداری برملا نمی‌‌شدند. پس همچون زیبایی خفته که خود را به دست نسیم و باد می‌سپارد چشم بر دنیای اطراف خویش بست تا بهتر و بیشتر بشناسدش.
نجواها و دروغ‌ها
نجواها و دروغ‌ها برای یک لحظه، فکر کردم پرده تکان خورد. زدم روی ترمز، سرم فقط چند سانتیمتر با شیشه جلو فاصله داشت. ولی با نگاهی دقیق‌تر، معلوم شد اشتباه کرده بودم و فقط سایه درخت‌های نزدیک خانه بود که در مقابل پنجره اتاق خواب می‌رقصد، و تصویری از حرکت را از داخل خانه به نظر می‌رساند.
آن‌جا نیست
آن‌جا نیست فکر می‌کنم اسم من سامانتاس، فکر می‌کنم دختر شما هستم. با شنیدن این جملات از آن سوی تلفن، قلب کارولین از حرکت ایستاد و بی‌اختیار به یاد پانزده سال پیش، در مکزیک افتاد. شبی که دنیایش در هم فروریخت. سفر به مکزیک قرار بود سفری دلچسب و همچنین جشن دهمین سالگرد ازدواجشان باشد. اما در بازگشت از شب مهمانی، اثری ...
ژرفای زندگی
ژرفای زندگی
مشاهده تمام رمان های جوی فیلدینگ
مجموعه‌ها