رمان خارجی

بار هستی

(L insoutenable legerete de letre)

بار هستی اثر میلان کوندرا، نویسنده چک، تفکر و کاوش درباره زندگی انسان و فاجعه تنهایی او در جهان است... چگونه بار هستی را به دوش می‌کشیم؟ آیا ((سنگینی)) بار هول‌انگیز و ((سبکی)) آن دلپذیر است؟... برداشت فلسفی و زبان نافذ کتاب،‌ از همان آغاز خواننده را با مسائل بنیادی هستی بشر روبه‌رو می‌کند و به تفکر وا می‌دارد... اگرچه شخصیت‌های کتاب واقعی نیستند، از انسان‌های واقعی، بهتر درک و احساس می‌شوند. کوندرا در توصیف قهرمانان خود می‌نویسد: ((شخصیت های رمانی که نوشته‌ام، امکانات خود من هستند که تحقق نیافته‌اند. بدین سبب تمام آنان را دوست دارم و هم هراسانم می‌کنند. آنان هر کدام از مرزی گذر کرده‌اند که من فقط آن را دور زده‌ام. آنچه مرا مجذوب می‌کند، مرزی است که از آن گذشته‌ام. مرزی که فراسوی آن خویشتن من وجود ندارد.))

قطره
9789643412258
۱۳۸۶
۳۳۶ صفحه
۴۲۳۱ مشاهده
۷۲ نقل قول
نسخه‌های دیگر
میلان کوندرا
صفحه نویسنده میلان کوندرا
۳۸ رمان میلان کوندرا (به چکی: Milan Kundera) (زاده ۱ آوریل، ۱۹۲۹ در برنو، چکسلواکی) نویسنده اهل چک است که از سال ۱۹۷۵ در فرانسه زندگی می‌کند و از سال ۱۹۸۱ یک شهروند فرانسوی شده‌است. پدر کوندرا نوازنده پیانو و شاگرد لئوش یاناچک بود. علاقه او به موسیقی در بسیاری از آثار او به ویژه رمان شوخی پیداست. میلان شعرگویی را از ۱۴ سالگی آغاز کرد و در ۱۷ سالگی پس از شکست آلمان به حزب کمونیست پیوست و در سال ۱۹۴۸ وارد ...
دیگر رمان‌های میلان کوندرا
جسم و جان
جسم و جان واقعیت‌های بیرونی و رویدادهای تاریخی و اجتماعی نیز عنصر دیگری از این «پلی فونی» است. رویداد تاریخی در «جسم و جان»، حمله‌ی روس‌ها به چکسلواکی و اشغال آن است. این رویداد به اصطلاح واقعی، ترزا موقتا را از چنگ کابوس‌های شبانه‌اش نجات می‌دهد.
جهالت
جهالت جهالت، سرگذشت ایرنا را می‌گوید، زن چکی که به دنبال شوهرش، چکسلواکی را پس از اشغال شوروی ترک کرده و به عنوان مهاجر، بیست سال در فرانسه زندگی کرده است. تامم شخصیت‌های اصلی این کتاب «جاهل‌»اند، چرا که همه فقط به بخشی از حقایق زندگی خود چسبیده اند؛ کوندرا ثابت می‌کند که غم غربت، چیزی جز جهالت نیست. این کتاب ...
جاودانگی
جاودانگی این اصلا چیزی نیست. دست کم باید بیست-سی سال دیگر صبر کنی تا کاملا به این مسئله پی ببری که انسان میراست. بعد از آن می‌توانی همه‌ی نتایج را از این شناخت بیرون بکشی. این اتفاق به هیچ وجه زودتر رخ نمی‌دهد... می‌دانی! خیلی عجیب است. میرا بودن اساسی ‌ترین تجربه‌ی انسانی‌ است و انسان هیچ‌گاه نمی‌تواند آن ...
آهستگی
آهستگی
جشن بی‌معنایی
جشن بی‌معنایی همان دم، در چند قدمی، سیمای زن جوانی را که می‌شناخت مشاهده کرد؛ مسحور شد؛ گویی این دو دیدار غیرمنتظره، به نحوی جادویی پیوند خورده به هم در یک برهه از زمان، او را سرشار از نیرو می‌کردند؛ طنین کلمه‌های «خوش خلقی» مانند ندایی در سرش می‌پیچید.
مشاهده تمام رمان های میلان کوندرا
مجموعه‌ها