رمان نوجوان

پارسیان و من

در نخستین رمان اسطوره‌ای ایران، اردشیر نوجوانی ست که از جهان معاصر، گام بر زمان می‌نهد و سر از زمانه‌ی ضحاک ماردوش (آژی دهاک) برون می‌آورد. او با نگاهی امروزین و ایرانی و انسانی، زندگی در آن دوران را تجربه می‌کند و در کنار کاوه و فریدون و ایرج و ... با همه زوایای این بزرگ‌ترین ماجرای اسطوره‌ای تاریخ بشر آشنا می‌شود. هستی او در مسیر این حرکت در زمان، متحول و برای رستاخیزی راستین و نهایی آماده می‌شود.

موج
9789645834324
۱۳۹۰
۷۵۲ صفحه
۲۷۲۴ مشاهده
۰ نقل قول
آرمان آرین
صفحه نویسنده آرمان آرین
۲۴ رمان آرمان آرین زاده‌ی ۱۳۶۰ است. او با آفرینش اثر سه‌گانهٔ «پارسیان و من» به دنیای ادبیات شناسانده شد. پارسیان و من نام رمانی است در سه جلد که بیان‌کننده‌ی استوره، حماسه و تاریخ ایران است. جلد نخست این کتاب با نام پارسیان و من: کاخ اژدها بیان‌کننده‌ی داستان ضحاک ماردوش (آژی‌دهاک) است. جلد دوم با نام پارسیان و من: راز کوه پرنده بیان‌کننده‌ی پهلوانی‌های رستم و شرح هفت خوان او در قالب رمانی جذاب است و کتاب سوم هم با نام ...
دیگر رمان‌های آرمان آرین
افسون‌نامه (1 داستان بلند از آرمان آرین)
افسون‌نامه (1 داستان بلند از آرمان آرین) کوچه‌ها آنقدر خلوت بود که حتی سگ‌های ول هم به سوراخ‌هایشان خزیده بودند. از هیچ خانه‌ای بوی ناهار نمی‌آمد و البته اناث ده هم که معمولا دنبال این مهلت‌هایند، به عزای استا دستشان به دیگ و تنور نمی‌رفت! انگار ملک‌الموت، این بار خودش روی سینه ده نشسته بود که نفسمان بالا نمی‌کشید.
رویای باغ سپید
رویای باغ سپید آرمان آرین متولد 1360، فارغ‌التحصیل رشته سینما از دانشکده سینما تئاتر تهران است. او اینک به طور تمام وقت به حرفه نویسندگی (داستان بلند و کوتاه، تدریس و پژوهش،‌ فیلم‌نامه و بازی‌نامه‌نویسی) می‌پردازد و در این زمینه تاکنون جوایز زیر را برای کتاب‌هایش که همگی مضامین اسطوره‌ای، تاریخی، دینی و ماورایی دارند، دریافت کرده است: جوان‌ترین برنده کتاب سال ایران، ...
تاریک روشنا
تاریک روشنا "تاریک روشنا" نخستین داستان بلند ایرانی با بن‌مایه‌های معنوی - اسطوره‌ای‌ست که ماجرایش در آینده‌ای دور، به سال 3000 میلادی می‌گذرد؛ در کهکشانی دوردست، سیاره‌هایی ناشناخته و مردمانی دگرگون‌ شده و غریبه که شاید برآیندی از همین امروز ما باشند. «... و روشنا زمزمه می‌کند: نه من، نه تو و نه هیچ آدمیزاد دیگری، در بهترین نقطه ننشسته‌ایم. هر کس ...
سپیتمان
سپیتمان ‹‹ به کدام سرزمین روی آوردم؟! به کجا، رفته پناه جویم؟ اشراف و بزرگان از من کناره می‌گیرند و از دهقانان و مردم عادی به دلیل نادانی‌اشان و از فرمانروایان شهرها به خاطر دروغ‌گویی‌شان خشنود و راضی نیستم. در این وانفسا چطور می‌توانم فرمان تو را اجرا و تو را شاد کنم ای خداوند؟!››
دست‌نوشته‌های 6 هزار ساله اشوزدنگهه
دست‌نوشته‌های 6 هزار ساله اشوزدنگهه من در روان خویش هزار هزار انسان دارم! لشکری از مردان و زنان بوده یا نبوده سواره یا پیاده، نامریی یا مرده که بیایند همچو زندگان. سپاهی از دلیران شکست‌خورده یا پیروزمندان ناشاد، گویی شاهراه میلادها و مرگ‌ها از دل من عبور می‌کند. چهره‌ام آرام است ولی درون من غوغایی به قدمت تاریخ برپاست!
مشاهده تمام رمان های آرمان آرین
مجموعه‌ها