رمان ایرانی

فریاد بی‌صدا

علی
9789647543552
۱۳۸۷
۵۴۰ صفحه
۳۹۷۰ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مریم عباس‌زاده
آبی مات
آبی مات انگار انتظار داشت همون دختر بچه نه ساله اومده باشه استقبال؟! یعنی من نباید بزرگ می‌شدم؟ معلوم بود یه لحظه‌ام به من فکر نکرده. منو همون یازده سال پیش تو فرودگاه جا گذاشته و توقع داشت همونجوری مونده باشم مثل یه مجسمه یا یه قاب عکس... یه خاطره.
رقص در خاطره
رقص در خاطره ماتینا! دختری که همگان در انتظارند گوشه چشمی به آنان نشان دهد، سر خورده‌ از عشقی افلاطونی به منزلی قدیمی پناه می‌برد. ـ اما در مکان و زمان معلق می‌گردد و قدم در حرمسرای ناصرالدین شاه می‌گذارد و... ـ ماجراهای شیرینی با همسران متعدد او برایش رقم می‌خورد... دیگران باورش نمی‌کنند. ـ این بار با قلبی مجروح تر از گذشته راهی لواسان می‌گردد. با ...
میگل
میگل میگل به ساعتش نگاه کرد و فرو ریخت. دیگر چیزی نمانده بود زنگ بخورد، اگر همین الان هم می‌رفت باز دیر شده بود، چه برسد به این که صبر کند هوا صاف شود. در دلش گفت: وای دیرم شد. یوسف با نگاهی گرم تا اعماق جان میگل نفوذ کرد: این چتر را بگیرین و سریع خودتان را برسانید. میگل گفت: ...
نیلا
نیلا از این همه قشنگی دل کوچکش مالامال از شادی شد و از خالق مهربانش تشکر کرد. آهی از سر رضایت کشید، لحظاتی به خودش خیره شد. ناگهان دلش فرو ریخت و چندین مرتبه پلک زد و سعی کرد بغضش را فرو دهد، مغرورانه سر را بالا گرفت و به خود نهیب زد: گریه نه. الان وقتش نیست، نباید از خودم ...
زن قهرمان بی‌مدال
زن قهرمان بی‌مدال تو جامعه ما و تو این فرهنگ این کار سخته. وقتی زنی بخواد تو جایگاه واقعی خودش قرار بگیره مجبوره بر خلاف جهت آب شنا کنه... تازه اگرم این کارو بکنه نگاه‌ها نسبت بهش عوض می‌شه و یه جور دیگه نگاش می‌کنن. حتی خود ما زن‌هام اون جوری که باید و شاید خودمونو باور نداریم. ولی باید باور کنیم. زن بهترین و آخرین ...
مشاهده تمام رمان های مریم عباس‌زاده
مجموعه‌ها