مجموعه داستان خارجی

مردان بدون زنان

(Men without women)

مانوئل گارسیامرا، رو به موت بود. همه روزنامه‌ها شماره‌ مرگش را از قبل آماده کرده بودند. پس از مرگش گاوبازها نفس راحتی کشیدند، زیرا توی میدان کار‌هایی می‌کرد که آن‌ها از دست‌شان بر نمی‌آمد. همه‌شان زیر باران در مراسم تشییع او حرکت کردند. یکصد و چهل‌ و هفت گاوباز…

افق
9789643695774
۱۳۸۸
۲۲۴ صفحه
۲۰۷۲ مشاهده
۱ نقل قول
ارنست همینگوی
صفحه نویسنده ارنست همینگوی
۳۷ رمان ارنِست میلر هِمینگوی از نویسندگان برجستهٔ معاصر ایالات متحده آمریکا و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات است. وی از پایه‌گذاران یکی از تأثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به «وقایع‌نگاری ادبی» شناخته می‌شود. ارنست همینگوی همه عمرش سرگرم ماجراجویی بود. از زخمی‌شدن در ایتالیا بر اثر اصابت ۲۰۰ تکه ترکش‌گلوله نیروهای اتریشی در خلال جنگ جهانی اول تا شرکت در خط مقدم جبهه‌های جنگ داخلی اسپانیا یا سفرهای توریستی به حیات‌وحش آفریقا تا ماهی‌گیری و شکار حیوانات وحشی و زندگی در کوبا. این روحیه ...
دیگر رمان‌های ارنست همینگوی
آن سوی رود میان درختان
آن سوی رود میان درختان نمی‌دانم چقدر فرمانده گروهان از دست دادیم و جایگزین کردیم و باز از دست دادیم. آن‌ها هم نه درست کردنی‌اند نه کاشتنی که مثل سیب‌زمینی از این طرف بکاری و از آن طرف سبز شود... یادم هست که وقتی تیر می‌خوردند فکر می‌کردیم اگر همان‌جا با گلوله خلاص‌شان کنیم و به خاک بسپاریم، راحت‌تر از این است که برشان گردانیم ...
تپه‌های سرسبز آفریقا
تپه‌های سرسبز آفریقا رمان حاضر تپه‌های سرسبز آفریقا از آثار رئالیستی و زیبای ارنست همینگوی است که از جهاتی با آثار دیگر او متفاوت است. او در این رمان خود را از جنگ و خون کنار کشیده و طبیعت و زیبای سرزمین آفریقا را به تصویر کشیده است. ارنست همینگوی درباره این رمان می‌گوید: تپه‌های سرسبز آفریقا سرآغاز عشق من به زندگی و ...
سرزمین غریب
سرزمین غریب میامی گرم و مرطوب بود و بادی که از خاک اورگلیدز می‌وزید دم صبحی هم پشه‌ها را با خود می‌آورد. راجر گفت: «به محض اینکه بشه از اینجا می‌ریم. فقط باید یه‌ کم پول جور کنم. چیزی از ماشین سر در می‌آری؟» ـ «نه خیلی»...
پیرمرد و دریا
پیرمرد و دریا او پیرمردی بود که با یک قایق کوچک پارویی در آب‌های خلیج، «کارش» مشغول ماهیگیری بود. هشتاد و چهار روز بود که برای ماهیگیری رفته بود بی‌آنکه حتی یک ماهی بگیرد. در چهل روز نخست پسر بچه‌ای با وی آمده بود اما پس از چهل روز که هیچ ماهی نگرفته بودند، والدین پسر به او گفتند که حالا دیگر بخت ...
پروانه و تانک و 3 داستان دیگر از جنگ داخلی اسپانیا
پروانه و تانک و 3 داستان دیگر از جنگ داخلی اسپانیا ما آنجا بودیم، در غبار، در دود، در هیاهو، در میان زخمیان، در مرگ، در هراس از مرگ، در شجاعت، در بزدلی، در حماقت و در نامرادی یک حمله شکست خورده. ما آنجا بودیم...
مشاهده تمام رمان های ارنست همینگوی
مجموعه‌ها