چارلز دارنی و سیدنی کارتن ظاهری مشابه، شخصیتی متفاوت و عشقی مشترک دارند. در فرانسه پس از انقلاب، ناگهان پروندهای قدیمی به جریان میافتد و دارنی گرفتار میشود. اما آیا شباهت ظاهری او به کارتن، برای نجات جانش کافی خواهد بود؟
۲۹ رمان
چارلز جان هوفام دیکنز، برجستهترین رماننویس انگلیسی عصر ویکتوریا و یک فعال اجتماعی توانمند بود. به عقیدهٔ جیمز جویس - نویسندهٔ بزرگ معاصر- از شکسپیر به این سو، دیکنز تأثیر گذارترین نویسنده در زبان انگلیسی بودهاست.
از او برای داستانسرایی و نثر توانگرش و خلق شخصیتهای به یادماندنی، بسیار تحسین به عمل آمدهاست. دیکنز در طول زندگی خویش، محبوبیت جهانی بسیاری کسب کردهاست. از آثارش میتوان، «دیوید کاپرفیلد»، «آرزوهای بزرگ»، «الیور تویست» و «داستان دو شهر» را نام برد.
نیکلاس نیکلبی
چارلز دیکنز: در نیکلاس نیکلبی، چهره زشت فقر و بیعدالتی را به خصوص در حق کودکان نشان میدهد. اما او چون بسیاری از اندیشمندان اصلاحطلب واقعگرا، تلخی و شیرینی را به هم میآمیزد و رمان غمانگیزش را با رنگهایی شاد تزیین میکند.
پدر نیکلاس ورشکست میشود و با مرگش، خانواده بیپناهش را تنها میگذارد. در این میان، رالف عموی شیاد نیکلاس ...
الیور تویست
الیور تویست یکی از ماندگارترین شخصیتهای داستانی ادبیات جهان است که پس از گذشت چندین دهه همچنان زنده است.
پدر چارلز دیکنز، به دلیل بدهی به زندان افتاد و مادرش که از عهده مخارج 9فرزندش برنمیآمد، مدتی پیش شوهرش در زندان زندگی کرد! دیکنز که خود نیز ده فرزند داشت، گاه برای تامین مخارج زندگی مجبور بود سه رمان ...
الیور تویست
الیور تویست یکی از ماندگارترین شخصیتهای داستانی ادبیات جهان است که پس از گذشت چندین دهه همچنان زنده است.
پدر چارلز دیکنز، به دلیل بدهی به زندان افتاد و مادرش که از عهده مخارج 9فرزندش برنمیآمد، مدتی پیش شوهرش در زندان زندگی کرد! دیکنز که خود نیز ده فرزند داشت، گاه برای تامین مخارج زندگی مجبور بود سه رمان ...
الیور تویست
الیور کودکی یتیم و بینواست که از دست ارباب ستمگرش فرار میکند. او خود را در شهر بزرگ و پر خطر «لندن» تنها مییابد. الیور زیر آسمان کبود، نه خانوادهای دارد و نه حتی دوستی. چیزی نمیگذرد که در دام پیرمردی شرور به نام «فاگین» که خانهاش پاتوق دزدها و جیببرهاست، گرفتار میشود. آیا الیور دستگیر خواهد شد؟ چرا آقای ...
علامتچی (تجربههای کوتاه 6)
«هی آقا!»
وقتی صدائی را که به این نحو او را خطاب میکرد شنید، دم در اتاقک نگهبانیاش ایستاده بود و پرچمی در دست داشت که به دور تیرک کوتاهاش پیچیده بود. با توجه به وضعیت آن مکان، آدم فکر میکرد قاعدتا نباید تردید داشته باشد که صدا از کدام سو میآید؛ اما به جای اینکه سر بردارد و به ...