رمان خارجی

10 بچه زنگی

(Ten little niggers)

ده نفر دعوت می‌شوند تا تعطیلات خود را در قصری افسانه‌ای در نیگر آیلند بگذرانند. هر یک از آنها رازی برای پنهان کردن دارند. آنان در بعداز‌ظهر باشکوه روزی تابستانی به وعده‌گاه می‌رسند... اما بزودی سلسله حوادثی پیش‌بینی‌نشده رخ می دهد و همگان را در اضطرابی نفس‌گیر فرو می‌برد...

هرمس
9789646641730
۱۳۸۹
۲۴۶ صفحه
۳۶۷۶ مشاهده
۰ نقل قول
آگاتا کریستی
صفحه نویسنده آگاتا کریستی
۱۱۳ رمان بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستان‌های عاشقانه و رومانتیک نیز نوشته‌است، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستان‌های آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و ...
دیگر رمان‌های آگاتا کریستی
4 غول بزرگ
4 غول بزرگ دیده‌ام که بعضی‌ها موقع عبور از کانال مانش چقدر بی‌خیال‌اند. آرام تو صندل حصیری می‌لمند و موقع ورود منتظر می‌مانند تا کشتی وارد اسکله شود. بعد با کمال خونسردی وسایلشان را جمع می‌کنند و سلانه سلانه پیاده می‌شوند. ولی من نمی‌توانم این‌طور باشم. از لحظه‌ای که سوار می‌شوم، خیال می‌کنم الان می‌رسیم و وقت هیچ کاری ندارم.
نمسیس فرشته انتقام و عدالت
نمسیس فرشته انتقام و عدالت (عشق احساس خطرناکی است. شاید خطرناک‌ترین احساس آدمی باشد) این چیزی است که کسی به خانم مارپل، همان کارآگاه افسانه‌ای آگاتا کریستی، می‌گوید و خانم مارپل به خاطر قتلی که اتفاق می‌افتد ناگریز می‌شود تا درباره این گفته و کسی که این سخنان به او مربوط ‌می‌شد به تحقیق بپردازد.
گناه مضاعف
گناه مضاعف خانم آگاتا کریستی بدون شک پرآوازه‌ترین نویسنده داستان‌های پلیسی جنایی در سراسر جهان است. قهرمان بسیاری از داستان‌های او یک کاراگاه باهوش کوتاه قد و بذله‌گوی بلژیکی به نام هرکول پوارو است که نظیر خالق خود، در بین ادبیات پلیسی، شهرت و محبوبیت فراوانی دارد.
حماقت گرینشاو (ماجراهای دوشیزه مارپل)
حماقت گرینشاو (ماجراهای دوشیزه مارپل) آلیسا در حالی که به عروسک زل زده بود گفت: درست است که جان ندارد، اما به نظر می‌رسد جان دارد، این‌طور نیست؟ خانم گروز در حالی که با دستمال گردگیری دور اتاق می‌چرخید، گفت: این عروسک حالم را دگرگون می‌کند، به قدری حالم را بد می‌کند که اصلا دوست ندارم وارد اتاق پرو شوم.
مشاهده تمام رمان های آگاتا کریستی
مجموعه‌ها