داستانهای کوتاه (از نویسندگان بزرگ جهان) مجموعه داستان
مادری با پسر کوچک خود در آستانه در خانهشان نشسته بودند و درباره صورت سنگی بزرگ صحبت میکردند، آن صورت سنگی بزرگ چه بود؟
مادر گفت: در این وادی روایتی است که میگوید یک مرد بزرگ درست با همین صورت ظهور خواهد کرد. آنها میگویند روزی روزگاری فرزندی در این وادی به دنیا خواهد آمد که بزرگترین و شریفترین مرد ...
1 سرباز ساده ملکه
میخوام برم از ملکه بپرسم. میخوام هرچی میدونم رو واسش تعریف کنم و ازش بپرسم که چی درسته و چی غلط. اگه بهم چشمک بزنه، خوب، اون وقت دیگه توی دردسر افتادهم. این منم، سیموس تاد، متولد 1955، یه سرباز ساده ملکه و همین و بس. این اظهارنامه منه، هم صادقانه است و هم عین واقعیت. اگه با چشمای خودم ...
خانه روبهرویی
جوکی وقتی از پنجرهاش بیرون را نگاه کرد، لرزه به تنش افتاد. خانه روبهرویی آن طرف خیابان را زن بیحیایی گرفته بود. پاسی از شب گذشته، مردها میآمدند و در خانه را میزدند، اگر جشن و تعطیلات بود، بعدازظهرها هم پیداشان میشد. گاهی روی ایوان خانهاش لم میدادند، سیگار میکشیدند، توتون میجویدند و توی گنداب رو تف میانداختند. هر فسق ...
اگر 1 مرد را بکشم 2 مرد را کشتهام (تجربه زندگی مشترک در داستانهای کوتاه) مجموعه داستان
«اگر یک مرد را بکشم، دو مرد را کشتهام»، امکان زیست زندگی «همه ما» در جمهوری جهانی ادبیات است: تجربه زندگی مشترک در بهترین داستانهای کوتاه جهان؛ داستانهایی که هر کدام، پنجرهیی است بر دیوارهای محفظه دربستهیی از فضا و زمان، که «همه ما» در آن زندگی میکنیم. این داستانها، به ما اجازه میدهند تا در ذهنهای یکدیگر وارد شویم، ...
داستانهای برگزیده 2 (4 جلدی) مجموعه داستان
یک مرتبه به یاد دارم که زیر آب صدای یک خشخش به گوش ما رسید. ما حیرت میکردیم آن صدا ناشی از چیست تا این که از زیر آب بیرون آمدیم و دیدیم که رشتههای یک مین به برج زیردریائی ما چسبیده است. آن موقع دورهای بود که متفقین در دریا به جای ماسوره چاشنی عادی، یک رشته مفتول به ...