رمان خارجی

هویت

(L'identite)

در رمان هویت وضع و موقع انسان معاصر به زیر ذره‌بین گذاشته می‌شود و سرگشتگی و التهاب جان و روان را به نمایش در می‌آید. شخصیت‌های رمان از چگونگی تحول جهان خرسند نیستند، مشارکت در قیل و قال ((این آشفته‌بازار بی‌ارزش)) را برنمی‌تابند، و ((بلاهت درمان‌ناپذیرش)) را جدی نمی‌گیرند. افکار و احساسات شانتال و ژان‌‌مارک خواننده را به هیجان می‌آورد و ذهن او را به افق‌های دوردست تفکر و تخیل می‌کشاند، آنان با حسرت به ارزش‌های متعالی از دست‌رفته می‌اندیشند، درباره موقعیت کنونی زندگی بشر گفت‌و‌‌گو می‌کنند، و برای نجات خویش به عشق پناه می‌برند.

قطره
9789643412210
۱۳۸۹
۱۷۶ صفحه
۱۶۹۶ مشاهده
۱۶ نقل قول
نسخه‌های دیگر
میلان کوندرا
صفحه نویسنده میلان کوندرا
۳۸ رمان میلان کوندرا (به چکی: Milan Kundera) (زاده ۱ آوریل، ۱۹۲۹ در برنو، چکسلواکی) نویسنده اهل چک است که از سال ۱۹۷۵ در فرانسه زندگی می‌کند و از سال ۱۹۸۱ یک شهروند فرانسوی شده‌است. پدر کوندرا نوازنده پیانو و شاگرد لئوش یاناچک بود. علاقه او به موسیقی در بسیاری از آثار او به ویژه رمان شوخی پیداست. میلان شعرگویی را از ۱۴ سالگی آغاز کرد و در ۱۷ سالگی پس از شکست آلمان به حزب کمونیست پیوست و در سال ۱۹۴۸ وارد ...
دیگر رمان‌های میلان کوندرا
شوخی
شوخی این گرم‌ترین دوره عشق ما بود. نورافکن‌ها روی برج‌های دیدبانی روشن بودند، سگ‌ها با نزدیک‌ شدن شب پارس می‌کردند، پسرک ازخودراضی بر همه ما فرمانروایی می‌کرد. این‌ها فقط کمی از ذهن مرا به خود مشغول می‌کرد؛ تمام حواسم متوجه لوسی بود. من در محاصره سگ‌های آدمکش و معدن واقعا خوشبخت بودم، با مشق‌های بیهوده نظامی حرکت می‌کردم؛ خوشبخت و مغرور ...
جهالت
جهالت جهالت، سرگذشت ایرنا را می‌گوید، زن چکی که به دنبال شوهرش، چکسلواکی را پس از اشغال شوروی ترک کرده و به عنوان مهاجر، بیست سال در فرانسه زندگی کرده است. تامم شخصیت‌های اصلی این کتاب «جاهل‌»اند، چرا که همه فقط به بخشی از حقایق زندگی خود چسبیده اند؛ کوندرا ثابت می‌کند که غم غربت، چیزی جز جهالت نیست. این کتاب ...
جاودانگی
جاودانگی
جشن بی‌معنایی
جشن بی‌معنایی همان دم، در چند قدمی، سیمای زن جوانی را که می‌شناخت مشاهده کرد؛ مسحور شد؛ گویی این دو دیدار غیرمنتظره، به نحوی جادویی پیوند خورده به هم در یک برهه از زمان، او را سرشار از نیرو می‌کردند؛ طنین کلمه‌های «خوش خلقی» مانند ندایی در سرش می‌پیچید.
مشاهده تمام رمان های میلان کوندرا
مجموعه‌ها