۵۵ رمان
لئو نیکلایویچ تولستوی (به روسی: Лев Никола́евич Толсто́й)، نویسنده و فعال سیاسی اجتماعی روس. زادروز وی (۹ سپتامبر ۱۸۲۸ میلادی) در یاسنایا پالیانا[۳] از توابع تولا است . تولستوی در روز (۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ میلادی) درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد. تولستوی یکی از مشهورترین نویسندگان و بزرگترین شخصیتهای تاریخ روسیه است. رمانهای جنگ و صلح و آنا کارنینا جایگاه او را در بالاترین ردهٔ ادبیات داستانی جهان تثبیت کردهاند. لئو نیکلایوویچ تولستوی بهحدی در کشورش مشهور ...
سعادت زناشویی
چنان که گفتی افکارش را دنبال کنان گفت: بله، ما همه و خاصه شما زنها، باید کشاکش زشت و بیمعنای زندگی را تنها طی کنیم تا به اصل پاکیزه آن برسیم. کسی تجربههای دیگری را باور نمیکند و نمیپذیرد. خیلی مانده بود که تو از دریای دیوانگیها و بازیهای کودکانه زندگی، که من درگیریات با آنها را تحسین میکردم بیرون ...
آناکارنینا 1 (2 جلدی)
الکسی الکساندرویچ با خود گفت: بنابراین، مسائل مربوط به احساسات او و از این قبیل مربوط به وجدان اوست که من حق دخالت در آن را ندارم. وظیفه من به روشنی مشخص است. من رئیس خانوادهام و باید او را هدایت کنم و از این لحاظ تا اندازهای مسئوولم، وظیفه دارم خطری را که مشاهده میکنم به او نشان دهم، ...
آناکارنینا 2 (2 جلدی)
داستان آناکارنینا دارای شخصیت اول واحدی نیست. با دیدن نام آناکارنینا این تصور ایجاد میشود که این داستان حتما بکلی درباره اوست، اما در واقع اینطور نیست؛ در حالی که شاید بیش از نیمی از داستان درباره او باشد، بقیه داستان درباره فردی به نام (لوین) میباشد که البته این دو شخصیت در داستان رابطه دورادوری با هم دارند.به عبارتی ...
آناکارنینا 1 (2 جلدی) گالینگور
الکسی الکساندرویچ با خود گفت: بنابراین، مسائل مربوط به احساسات او و از این قبیل مربوط به وجدان اوست که من حق دخالت در آن را ندارم. وظیفه من به روشنی مشخص است. من رئیس خانوادهام و باید او را هدایت کنم و از این لحاظ تا اندازهای مسئوولم، وظیفه دارم خطری را که مشاهده میکنم به او نشان دهم، ...
جنگ و صلح 4 (4 جلدی)
جنگ و صلح را، اگر نه بزرگترین رمان عصر ما ، دستکم یکی از بزرگترین آنها دانستهاند: داستانی به مانند جهانی که در آن شخصیتهای بسیاری هر یک با شوری خاص در افت و خیزند. اقیانوسی انسانی، با جریانهای بیشمار و درهمپیچیده که در ورای آن روحی مقتدر طوفانها میانگیزد و فرو میخواباند و باز به پا میدارد. تالستوی در ...