مجموعه داستان داخلی

رنگ لثه ببر

شاید توی مه ذبیح باشد. دارد آب می‌زند به صورتش که غبار را پاک کند از روی ریش و موهای پر پشت ساعدهایش. باید به نعره‌های ذبیح فکر کنم وسط معرکه. وقتی طبل‌ها توی مغزش می‌کوبند و خشاخش شمشیرها و قطره‌های عرقی که از بن موهای سرش می‌جوشد حتما.باید فکر کنم به لحظه به خاک افتادنش به لحظه‌ای که نگاه می‌کند به خونی که از جای گلوله‌ها جاریست.

9789642280988
۱۳۹۱
۹۶ صفحه
۳۱۴ مشاهده
۰ نقل قول